از من رمیده ئی و من ساده دل هنوز بی مهری و جفای تو باور نمیکنم
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوای دلبر دیگر نمی کنم
رفتی و با تو رفت مرا شادی و امید دیگر چگونه عشق تو را آرزو کنم
دیگر چگونه مستی یک بوسه تو را در این سکوت تلخ و سیه جستجو کنم