در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهریار درباره نمایش مردی برای تمام فصول: دیدن نمایشی به نویسندگیِ "رابرت بولت"ِ شگفت انگیز و کارگردان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:36:26
دیدن نمایشی به نویسندگیِ "رابرت بولت"ِ شگفت انگیز و کارگردانی "بهمن فرمان آرا"ی بزرگ و عزیـز ، دی شبِ دل چسب و تفکر برانگیزی رُ برای من رقم زد . بخشی از دی شب رُ در قرن 16 اُم میلادی سپری کردم و این تجربه ی خوب و "ملموسی" بود .
نمایش با شکوهی بود . به با شکوهی رابرت بولت ، بهمن فرمان ارا ، رضا کیانیان ، تالار وحدت و ...
مطمئنن هر نمایشی نقاط قوت و ضعف رُ به طور هم زمان داره . اما دیدن اسامی مذکور ، باعث می شه توقع یک خروجیِ ایده آل رُ داشته باشیم . چیزی که خیلی زیاد توجه منُ جلب کرد دیالوگ ها بود . زیبا ، روان ، حساب شده و هوش مندانه . دکور خوب بود .چند لایه پرده ی موازی و با فاصله از هم که رنگ و جنس با شکوهی داشتن . تعدادی پله ی کوتاه که راه رفتن بازی گران رو آهنگین می کرد . با جا به جایی اندک پرده ها و چند نیم کت چوبی مربع شکل که با مخمل قرمز پوشانده شده بودن و تکان دادن یک میـز و ورود و خروج چند وسیله ی دیگر همه و همه توسط خدمه ی مردانِ آن روزگار و نه دست یاران اجرا ، سِنِ مقدس تالار وحدت ، گاه به خانه ی با شکوه یک صدر اعظم تبدیل می شد ، گاه به یک می خانه ی کوچک ، گاه به گذرگاه های خیابانی ، گاه صحنِ یک دادگاه ، گاه خانه ی فقیرانه و سردِ " مردی برای تمام فصول" و گاه یک زندان که قصد زنده به گور کردن "وجدان" را دارد . لباس ها مناسب بودن .
بازی رضا کیانیان ؛ به عنوان قهرمان و نقش محوری ! به نظرم واقعن خوب بود . کاملن منطبق بر شخصیت سِر تامس ! حتا بهتره بگم خودِ خودِ سِرتامس !! گویا باید نسبت به تپق ها حساس بود (هرچند که خیلی عادت ندارم به این حساسیت) اما یک جا هم تپق زدن که باز هم نمی شه به خاطر این موضوع از ستایش بازیِ قدرت مندانه ی رضا کیانیان دست بر داشت .
سیامک صفری با صدای جالب ش و توانایی بالا در ایفای نقش ، یک راوی خوبُ ساخت ! خوب و دوست داشتنی .
و اما چند دقیقه ... دیدن ادامه ›› حضور بهمن فرمان آرا به عنوان بازیگر روی صحنه ! برای من حسِ ناشناخته ی خوبی رو به وجود آورد ! تفاوت کاملن واضح لحن ادای نقش شون با بقیه ی افراد ، برام جالب بود . نهایتن این که حکمت حضورشون به عنوان بازیگر برام مبهمه ! کاملن مبهم . اما یه حس درونی ای بهم ندا می ده که نه جای نارضایتی نیست ...
صحنه ی مرگِ سِر تامس ! مهم بود امـا به اندازه ی کافی خوب نبود . اون نورپردازی خیلی خوب و اون مقدار دود برای تکامل این صحنه کافی نبود . انتظار داشتم خیلی بیش تر پردازش بشه ! خیلی بیش تر از این . باید "شکوه" و "کمالِ" خودش رُ حفظ می کرد . باید پر شور تر می بود ! اما این تفاق نیفتاد . نمی دونم چرا . برای بهمن فرمان آرا مطمئنن کار سختی نبود .
همین طور "لحظه" ی جدایی سِر تامس از خانواده در زندان
دیگر این که ، از کم بودن موسیقی متن خیـلی خوش حال شدم ! ریتم نمایش اگر با بازی بازیگرا پیش بره خیلی هنرمندانه تره به نظرم و این طور هم بود .
در پایان دوست دارم باز هم از خوبی های نمایش نامه بگم که چه قدر تحسین برانگیز ه .
و این که پیش نهاد می کنم به تماشای این کارِ خوب بشینید .