در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال پژمان امینیان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:23:16
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به بهانه‌ی توقف نمایش «امان»؛
صدای زنانه‌ای که تاب شنیدنش را نداشتند…

امان تلاشی هوشمندانه و جسورانه برای بازآفرینی یک موقعیت تراژیک است؛ نه در گستره‌ی کلی انسان، بلکه در جایگاه خاص و بغرنج مقام زن، زنی که در بستر مفاهیم دینی و اجتماعی، همواره میان اطاعت و اختیار، قربانی بودن و مقاومت، ایستاده است.

این نمایش تأمل‌برانگیز، با لحنی سرد، مفاهیمی سنگین و ساختاری حساب‌شده از تعلیق، نه برای سرگرمی، بلکه برای اندیشیدن آفریده شده است. اثری که در عین بهره‌گیری از برخی مضامین آشنا، کاملاً امروزی جلوه می‌کند و با بازنمایی فرآیند اطاعت، فداکاری و خاموشی تحمیلی، مقام زن معاصر را به چالش می‌کشد. زن در این اثر، نه صرفاً یک شخصیت، بلکه نشانه‌ای‌ست از سکوت تحمیل‌ شده، ایمان مصادره‌ شده و قدرتی که از درون درهم‌ ... دیدن ادامه ›› شکسته می‌شود.

درخشش بازیگران که نقش زن را با همه‌ی پیچیدگی‌ها و لایه‌های درونی‌اش جان بخشیده‌اند، از مؤلفه‌های اصلی اثرگذاری امان است. بازی‌ها با ظرافت، کنترل و انفجارهای خاموش، مخاطب را به دل یک رنج تاریخی پرتاب می‌کند. هر نگاه، هر سکوت، هر لرزش دست، همه گواهی‌ بر زیستی پنهان، فراموش‌ شده و قربانی‌شده است.

کارگردان، فراتر از انتظار ظاهر شده است. او با درک ژرفی از مفاهیم نمایش و تسلطی مثال‌ زدنی بر میزانسن، ریتم و فضاسازی، از بازیگران نه صرفاً بازی، بلکه حضور کامل خواسته است؛ حضوری در جهانی سرد، نا امن و مملو از تهدید. جهانی که زن در آن، هم حامل معناست، هم قربانی آن معنا…

طراحی صحنه و نورپردازی نیز با هوشمندی تمام در خدمت این فضا قرار گرفته‌اند. نورهای موضعی، سکوت‌های بجا و حرکات کنترل‌شده‌ی بازیگران، جهان نمایش را به یک برزخ زنانه بدل کرده‌اند؛ جایی که نه در گذشته است و نه در اکنون، بلکه در مرز سکوت و انفجار شکل گرفته است.
استفاده‌ی آگاهانه از نور و المان های قرمز، به‌عنوان نشانه‌ای از خطر، خشم فروخورده یا قربانی‌شدن قریب‌الوقوع در لحظاتی کلیدی، تنش را به اوج می‌رساند و تماشاگر را وادار می‌کند تا حضور زن در این فضا را نه فقط ببیند، بلکه با آن احساس خطر کند.
عنصر بصریِ تور نیز با ظرافت و دقت در طراحی به‌کار گرفته شده است؛ پوششی که هم‌زمان پوشاننده و نمایان‌گر است. زن در این لباس نه کاملاً پنهان است و نه آشکار، بلکه در وضعیتی معلق میان آشکارگی و سانسور، حقیقت و تحریف، ایستاده است. توری‌بودن این پوشش، نوعی شفافیت دروغین را القا می‌کند: گویی زن دیده می‌شود، اما نه آن‌گونه که خود می‌خواهد، بلکه در چارچوبی تحمیل‌شده. همین تضاد، به یکی از مؤثرترین نشانه‌های بصری اثر تبدیل شده است. این فضاسازی سرد و مینیمال، با چاشنی رنگ، حس تهدید و اضطراب مداوم را چند برابر می‌کند.

با این‌همه، آن‌چه امان را به یک تراژدی تمام‌عیار بدل می‌سازد، نه فقط محتوای آن، بلکه سرنوشت اجرایی‌اش است. این نمایش، دقیقاً همان‌گونه خاموش شد که درباره‌اش هشدار می‌داد: با ترس از حقیقت، با حذف صدای زنانه‌ای که نمی‌خواهد صرفاً نماد باشد، بلکه می‌خواهد سخن بگوید، اعتراض کند و باشد.

توقف امان، نه تنها سلب یک اجرا، که نشانه‌ی بحرانی عمیق‌تر در ساختار فرهنگی ماست، بحران ناتوانی در شنیدن صدای مستقل، خاصه زمانی که این صدا از دهان زنی برخیزد که تاریخ، یا او را قربانی دیده یا گناهکار و هرگز به عنوان راوی اصلی ماجرا نشناخته است.

و شاید، همین خاموشی تحمیلی، صدای امان را رساتر کرده باشد؛ صدایی که حالا، حتی بدون ‌صحنه، شنیده می‌شود…

✍🏻 پژمان امینیان
محمد فروزنده، سپهر، پویا اندیشه و مریم اسدی این را خواندند
Amir Safari این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید