محمدحسین خدایی
کوتاه و شتابزده در باب نمایش گاو بازی
نمایش گاو بازی به نویسندگی مایک بارتلت و کارگردانی احسان پایدار این روزها در تالار حافظ در حال اجراست. روایتی از سه همکار که قرار است در یک آزمون داخلی تعدیل شده و یکی از کامندان، اخراج شود. نمایش به خوبی نشان میدهد که چگونه اصل انتخاب طبیعی داروین، این روزها به کمک بروکراسی سرمایهداری آمده تا افراد ضعیف و معمولی کنار گذاشته شود. مدیر شرکت که بایستی با عدالت در رابطه با زیردستان خود تصمیم گرفته و دموکراتیک باشد، دقیقا همنوا با آن دو کارمندی میشود که در یک اتحاد استراتژیک و نامقدس، کارمند ضعیف را قرار است که تحقیر، اخراج و نابود کنند.
مایک بارتلت قرابت سرمایهداری متاخر با فاشیسم را به خوبی نشان میدهد. اینکه چگونه بدنهای قوی مردان، مکر زنان و صد البته ترس و محافظهکاری مطرودان، میتواند مطالبهگرایی را به شوخی کماثری تبدیل کند.
طراحی صحنهی مینیمالیستی نمایش گاو بازی، که به راهرویی تنگ و تاریک میماند، اتمسفر بروکراتیک را به خوبی تداعی میکند که چگونه عقلانیت
... دیدن ادامه ››
ابزاری، بر مناسبات افراد و سلسله مراتب اداری و سازمانی آن مستولیست. نمایش شصت دقیقهای گاو بازی، با بازیهای قابل قبول، با طراحی لباس درست، با زدودن اضافات، یک تجربهی جمعو جور و قابل پیشنهاد است به مخاطبان. نمایشی که هارولد پینتر و دیوید ممت را به یاد آدمی میآورد و شکست خوردنهای بدون مازاد را. جایی که زرنگی بیشتر به کار کسب و کار میآید تا تعهد. اینکه نظم بروکراتیک و کاغذبازی و مکتوبات، گاهی بیشتر به کار آنانی میآید که کمتر تن به کار میدهند و در عوض درست در جای مناسب، در زمان مناسب، بخت را چنگ میزنند.
از این باب تماشای اجرای گاوبازی، که یاداور مسابقات گاوبازی هم هست، برای فهم این مسئله که چگونه در کنار ساختارهای سرمایهداری، عاملیتهای فرصتطلب، میتوانند یک مراسم تعدیل نیرو را به مسابقهای تمام عیار همچون گاوبازی تبدیل کنند. مسابقهای که برندههایش همان منطق فاشیستی نژاد برتر را تداعی کرده و بازندگانش، همچون جنازهی گاوی هستند که زیر بار پرتاب نیزهها، بر زمین افتادهاند، بدون سلحشوری و وقار. جنازههای قابل ترحم.