احساس میکنم که هنوز چشمهایم در سالن جامانده است...
احساس میکنم که هنوز گوش هایم همراهم نیستن ...
احساس میکنم که احساسم را هم روی صندلی سالن جا گذاشته ام....
این ها تمام آن کلمه ها و جمله هاییست که بعد از دیدن مرد مصلوب به گاو مرده از ذهنم خارج می شوند ....
ای کاش میتوانستم لحظاتی که بر من گذشت را تعبیر کنم ، اما امان از گذشته ، امان از احساس و یا احساساتی که در گذشته جا میمانند....
ایمان لحظاتی را برای ما به همراه گروه خوب و درجه یکش میسازد که شاید با کمی تفاوت آن را در زندگی این روزها یمان تجربه میکنیم.
ایمان در کنار همه ما گویی زندگی کرده است و مثل اینکه خبر از حالمان دارد ، کار گردانی اجرای درجه یکش گواه این اتفاق است.
محمد نیازی
... دیدن ادامه ››
روی صحنه به جای من که فریاد ها در گلو دارم و آن را
خفه نگه میدارم ، فریاد میزند ... و چه فریادی که از ته جانش بیرون می آید...
عارفه ، یگانه ، در سرتا سر لحظات اجرا به خوبی حضور داشتند و باعث شدند تا من تماشاگر فاصله آیی را بین بازیگران و جایگاه تماشاگران احساس نکنم و خود را جزوی از اجرا بدانم.
ایمان و گروه درجه یکش برای ما لحظاتی را ساخته اند که ستودنیست.
از ته دلم دس بوس تک تک شما هستم برای اجرای نمایش مرد مصلوب به گاو مرده.