در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Matin Malek | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:18:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
Matin Malek (maatin)
درباره فیلم پیر پسر i
چیزی که می‌نویسم صرفا نظر شخصی منه که یه مخاطب عادی سینما هستم و دارای اسپویله.
راستش رو بخوای، "پیر پسر" آن‌قدر که ادعا می‌کرد و ... دیدن ادامه ›› من انتظار داشتم، فیلم شاخص و درخشانی از آب درنیومد. به نظرم فیلمی در حد معمولی بود. اما باید اعتراف کرد که در این آشفته‌بازار فیلم‌های کمدی که این روزها سینمای ما را اشغال کرده، "پیر پسر" یک سر و گردن بالاتر است. همین که فیلم‌های اجتماعی بیشتر اکران شوند و مورد توجه قرار بگیرند، خودش یک اتفاق باارزش است.

اما یک سری سؤال و باگ از نظرم تو این فیلم وجود داره:
لیلا حاتمی، بازیگر نقش رعنا، به نظرم نتوانست آن‌طور که باید و شاید، نقش یک زن اغواگر را از آب در بیاورد. انگار یک چیزی کم بود.
یک جاهایی هم شخصیت رعنا واقعاً عجیب عمل می‌کرد؛ مثلاً وقتی غلام باستانی (پیرمرد شیطان‌صفت) می‌خواست به او تعرض کند، چرا این‌قدر منفعل بود و کاری نکرد؟ این برایم یک علامت سؤال بود.
و اینکه اصلاً دلیل آمدن رعنا به آن خانه برام جور در نمیاد! می‌گویند می‌خواهد مستقل شود از خانواده فاصله بگیره و پولی نداره و مجبور می‌شه بیاید آنجا، درست است؛ اما سبک زندگی رعنا، مدل لباس پوشیدنش و حتی ماشینی که سوار می‌شه، اصلاً به من نشان نمی‌دهد که این آدم بی‌پول است و بی‌پولیش باعث شده برود در چنین وضعیتی. انگار با تصویری که از او ساخته شده بود، جور درنمی‌آید.
حامد بهداد، بازیگر نقش علی، در این فیلم، پسر خوبی است! آن‌قدر خوب است که دیگر می‌شود به او گفت قدیس! ظاهراً چون مادرش آدم فرهیخته و خوبی بوده، حامد هم کلاً شده یک فرشته.
اما چطور ممکن است یک نفر چهل سال کنار یک پیرمرد شیطان‌صفت زندگی کند، بداند که او قاتل مادر برادرش بوده و جسدش در خانه است، اما ذره‌ای دچار تروما نشده باشد؟ همچنان آرام باشد، اثری از خشم در وجودش نباشد؟ حتی وقتی می‌فهمد کسی را که دوست داشته هم توسط همین شیطان کشته شده، باز هم آن خشم و حس انتقام که باید در چشمانش باشد، نیست.

تصمیمی که در شرایط بحرانی گرفتن برام جور در نمیاد.
تصمیمشان برای زندانی کردن غلام باستانی در خانه و جمع کردن مواد از اتاقش تا به خاطر نرسیدن مواد اعتراف کند که با رعنا چه کرده، خیلی جور در نمیاد! آخه در شرایطی که یک دختر گمشده و نگران جانش هستی و هر ثانیه اهمیت دارد، چرا نباید پیرمرد را تحت فشار بیشتری بگذاری تا زودتر حرف بزند؟ چرا به جایش بگیری بخوابی تا شاید خودش در اثر خماری اعتراف کنه؟!

یکی از مشکلات دیگه این بود که یکی از منابعی که برای این فیلم گفته شده، داستان رستم و سهراب است. اما به باور من، این برداشت "پسرکشی" از رستم و سهراب کاملاً اشتباه است.
داستان واقعی رستم و سهراب این است که سهراب با لشکر توران به ایران حمله می‌کند و هیچ‌کس در ایران توانایی مقابله با او را ندارد. مردم فکر می‌کنند سپاه توران می‌خواهد ایران را نابود کند. رستم تنها کسی است که می‌توانست جلوی سهراب را بگیرد و نگذارد ایران از بین برود. رستم می‌دانست که دارد با پسرش می‌جنگد، اما این را به روی خودش نیاورد تا بتواند بر احساسات پدریش غلبه کند و ایران را از آن جنگ نجات دهد. حتی گفته شده که رستم تحت فشار روانی شدید قرار می‌گیرد و دست به خودکشی می‌زند. جالب است که هم رستم و هم کیکاووس معتقد بودند که سهراب خودش یک تهدید بزرگ برای ایران است و باید از بین برود! اینکه برداشت سطحی و اشتباهی از رستم و سهراب شده در نظرم مشکل بزرگیه.

در آخر همونطور که گفتم فیلم درخشانی نبود و فیلم متوسطی بود اما توانایی این رو داشت که ۳ ساعت برات داستانش رو تعریف کنه و تو تماشا کنی و خسته نشی.
به نظر من جواب برخی از سوالات شما در خود فیلم مشخص بود.
لیلا حاتمی نقش یک زن اغواگر را نمیخواست بازی کند. این کاراکتر صرفاً اغواگر نیست. همونطوری که کاراکتر علی هم بهش گفت کاراکتر رعنا یک شخصیت نیازمند هست که مدام نیاز به تعریف و تمجید دیگران دارد. یعنی قرار نیست زن اغواگر باشد. هنوز یک پله عقب‌تر از اغواگری است. صرفاً کمی لوندی میکرد که به هدفش برسد. در مورد ظاهر و ماشین رعنا هم در فیلم مشخص است که ماشین را از شوهر سابق کنده و به اصطلاح "بِکَن" است. عملا هر چیزی که به او میدهند میگیرد. به قول کاراکتر علی "گیرنده" است. علی بهش میگه پدر من خانه را به یک دهم قیمتش به تو داده و تو قبول کردی. ماشین ظرفشویی به تو داده قبول کردی. به نظر من شخصیت رعنا اتفاقاً به شدت درست شخصیت‌پردازی شده. کاراکتر خانومهایی که به خاطر رسیدن به مال و ثروت به هر چیزی تن می‌دهند. البته خودشان زیر بار این حرفها نمیروند و خودشان را معاشرتی میدانند. به دیالوگهای علی به رعنا بعد از بیرون آمدن از آن مراسم یا پارتی با دقت توجه کنید.

چرا رعنا واکنش شدیدی نسبت به تعرض غلام (در ماشین غلام) نشان نداد. واکنش این کاراکتر همین است. ... دیدن ادامه ›› انتظار واکنش یک خانوم پاکدامن و عادی را نداشته باشید. رعنا هنوز مردد است بین تحویل دادن یا ندادن کیف پر از پول. (کیف پول را اول از ماشین خودش نمیاورد و میگوید پول را بعداً بهت میدهم.) شاید هنوز مردد است در مورد چگونگی رفتارش نسبت به غلام. یعنی آنچنان هم مشکلی با غلام ندارد. این تردید امکان واکنش شدید را از او میگیرد.

و اما شخصیت علی و رضا. این پسرها به شدت ضعیف بار آمده‌ام. آن هم به خواست پدرشان. پدرشان آنها را به شدت ضعیف بار آورد. هر دو پسر افسرده‌اند. مخصوصاً علی. علی اصولا ساکت است. اصاقدامی نمیکند. نظری نمیدهد. چرا توی این همه سال کاری نکرد. نمیتوانست. در فیلم کاملا مشخص است که پسرها توانایی انجام کاری را ندارند. به شدت ضعیف هستند. به عنوان مثال پدر با فشار دادن انگشت‌های رضا، او را از پا در میاورد. چرا تصمیم غلطی گرفتند. در فیلم مشخص است که پسرها خیلی این کارها را بلد نیستند. بله تصمیم اشتباهی گرفتند. ولی مطابق با کاراکترشان بود.

البته اینها نظر شخصی من است. ولی فکر میکنم این فیلم اصلا فیلم متوسطی نیست. این فیلم یک فیلم عالی برای سینمای ایران است، که فکر میکنم مشابهی در تاریخ سینمای ایران ندارد.
دیالوگهای فیلم بسیار فکرشده است. از آن سطحی‌ترین دیالوگ‌ها تا جملات قصار پدر.
شخصیت غلام بی‌نظیر است. هم خود شخصیت و هم بازی پورشیرازی. این شخصیت تمام بدی‌ها را در خودش داشت. قاچاقچی بود. زندان رفته بود. آدم‌فروش بود. معتاد بود. فاسد بود. شکاک بود. زن‌کش بود. پسرکش بود. به قول خودش شیطان رجیم بود. پورشیرازی هم آن را عالی بازی کرد. یعنی شما شکم گنده‌ش و آن هیبت را به یاد بیاورید. کسی دیگری اصلا امکان بازی کردن در این نقش را داشت.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
Matin Malek (maatin)
درباره نمایش سوءتفاهم i
نمایش جذابی بود به همراه بازی‌های درخشان.
خسته نباشید.