پیشاپیش باید بگویم که نه سواد هنری دارم و نه منتقد تاتر هستم،آنچه مینویسم، تنها برگرفته از حسی است که از تماشای این نمایش داشتم.
دیشب، صحنه تنها محل اجرا نبود؛
روایتگری بود از رنج، موسیقی و لطافتی که گاه با تلنگری از واقعیت درمیآمیخت.
۱. بازی درخشان و پر احساس خانم فیروزآذر، حضوری عمیق و باورپذیر داشت؛ چنان با نقش آمیخته بود که گویی خودش روایتگر آن سرگذشت است، نه بازیگرش.
۲. هنرنمایی خانم رهنما، با آن انرژی همیشگیاش، توازنِ خوبی به صحنه میبخشید و بازیاش با دقت و مهارت همراه بود.
۳. اما شگفتی واقعی را باید در پشتصحنه جست گروه افکتهای صوتی، اجرایی بینقص و ستودنی داشتند؛ نواختن چند ساز، همزمان، زنده، دقیق و اثرگذار. هنرش در پشت صحنه را به
... دیدن ادامه ››
ما می رساند.
۴. صدای آسمانی خواننده، مرزها را درنوردید؛ هر آوازش ما را از کابل تا رم و از برلین تا هرات پرواز داد. تنوع لهجه، قدرت صدا، و حضور حسیاش ستودنی بود.
۵. تنها نکتهای که گهگاه از لطافت اجرا میکاست، اختلاف سطح بازی برخی بازیگران بود. تکههایی از صحنه، چنان درخشان بود که بخشهای دیگر را بهناچار در سایه میبرد.
اما در مجموع، این نمایش، تلفیقی است از رنج و امید، موسیقی و معنا.
اگر تئاتر را فقط برای سرگرمی میخواهید، این اجرا شما را سرگرم خواهد کرد.
و اگر دلتان برای هنر تنگ شده، به تماشایش بروید.