در ستایش قوی نبودن! یا چگونه می‌توان انسان بود؟
به یک قاتل ساده نیازمندیم، پیش از آنکه یک اثر هنری با پرداخت مناسب و بازی های روان و نمایشنامه ای نسبتا منسجم باشد، یک هشدار است. هشداری جدی برای نجات انسان مدرن از فریبی به نام قوی بودن، منطقی بودن، کم نیاوردن، احساساتی نبودن، موفق بودن و ... در نهایت انسان نبودن.

آنچه که روانشناسی زرد سال‌هاست فریبکارانه در پی القای آن است. تلاشی مداوم برای فرار از واقعیتی اصیل درباره موجودی به نام انسان.
تعریفی از قوی و موفق بودن که گویی معکوس حقیقت است.
این نمایش در واقع لمس یک اصالت است. لمس احساس اصیل آدمی، هرچند تلاش کند مذبوحانه قوی باشد و به دور از غم. به دور از استیصال و ناکامی و رنج.
این جا و در این نمایش شما دعوت می‌شوید به دیدن حقیقت، حقیقتی درباره انسان مدرن. دعوت میشوید به یک یادآوری مهم! موضوعی که انگار سال‌هاست در مکاتب زرد و عمه تراپی‌ها شکل دیگری بیان می‌شود.
یک بازتعریف بجا و به موقع. نمایش شما را دعوت می‌کند به پذیرش یک اصل اساسی انسانی؛
قوی باش! اما ... دیدن ادامه ›› یک انسان قوی یعنی آنکه میپذیرد ضعیف باشد. آنکه میپذیرد رنج را در آغوش بکشد و آنکه در نهایت میپذیرد ما فقط و فقط انسانیم.

شیرین نعمتی، دکتری روانشناسی سلامت