زمان من را وامیدارد که به بی زمان فکر کنم در همان حال که در بند زمان هستم میخواهم چیزی را رها از زمان ببینم آثار من ـ چه نقاشی چه مجسمه چه رسانه های دیگر در پی آفریدن فضاهایی هستند که در آنها زمان رودخانه ای جاری و بی بازگشت نباشد بلکه هرگاه لازم است لحظه ای بایستد تا بتوانم از نقطه هایی دیگر سویه های دیگر فکر را بررسی کنم. هر فرم هر رابطه ی فضایی بیانگر نوعی زمانمندی است؛ زمان در مقام ساختار تغییر و تجربه این آثار میکوشند مخاطب را وارد نظمی کنند که در آن بتواند نسبت خود را با فضا و با گذر زمان بازنگری کند.