اجرا رو دوست داشتم
زندگی یک طبقه فوق مرفه از جامعه برام تو این موقعیت انقدر ملموس نبوده. آشنا شدم. قصه داره. هم جذابه ترسناکه.
بازی برادر کوچکتر و نقش داماد خانه رو خیلی دوست داشتم/
یه جاهایی فکر میکردم روانی هستن. اولی آروم و خطرناک [پول چه میکنه با آدم] داماد پارادوکس برادر.[دلقک و خطرناک].
و بازی ناهید رو دوست دارم به جز چند لحظه فریاد و شیون که احتمالا در ادامه اجرا ویرایش شه. شایدم دلیلش نزدیکی تماشگر صحنهاس.
داداش بزرگه یه جاهایی خیلی خوب و یه جاهیی متوسط.[تقصیر خودش نیست؛ بار روی دوش کاراکتر زیاده و پاساژ بین روایات کوتاهه]
مهمون و همسایهمرد و زن آخر نمایش هم خوب.
وکیل خیلی خوب.
دخترجوان با احترام متوسط. با احترام کمی نا آشنا به موقعیت، دیالوگها و حس کلی هر صحنه. به هرحال حل شدنیه و جای نگرانی
... دیدن ادامه ››
نیست.
ایده کلی متن خوبه. اما چون دیتای متن زیاده مناسب یک ساعت و اَندی اجرا نیست/ قصه زیاد داره/پاساژ سریع بین این همه اطلاعات هم تو کارگردانی سخته هم برای بازیگرها سخته/ با این همه متن از کارگردانی جلوتره. میزانسنها گاهی شلخته به نظر میرسه. حرکت کاراکترها دور مبلمان بیدلیله. احتمالا مسئله کارگردانی هست. به بازیگر چه!
[ایده متن؛ مرده خوری/ولع پول/آز و حرص/ طمع] همیشه جذابه.
صحنه خوبه/ رئاله و جلوه ی یه خونه اعیانی رو میده.
در کل من با کار بودم/ دوست داشتم 5ستاره رو میدم.
دمشون گرم ای مردم. [دمتون گرم ای بچه های اجرا]
به نظرم شب به شب اوضاع این اجرا بهتر میشه
بدرخشید
با احترام/ ایمان