در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی اژدری: آقای حکایتی عزیز، بازی روزگار را ببین، من با این ترانه اشک ریختم...
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:04:56
آقای حکایتی عزیز، بازی روزگار را ببین، من با این ترانه اشک ریختم...

http://www.youtube.com/watch?v=PgYAZyuwGmE

http://www.4shared.com/video/If_d0kURce/Sam_Vafaei_-_Zir_e_Gonbad_e_Ka.html?
------------------------------------------------------------------------------------
«یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود
روبروی بچه ها، قصه گو نشسته بود

قصه گو قصه میگفت، از کتاب قصه ها
قصه های پرنشاط، قصه های آشنا

قصه باغ بزرگ، قصه گل قشنگ
قصه شیر ... دیدن ادامه ›› و پلنگ، قصه موش زرنگ

آقای حکابتی، اسم قصه گوی ماست
زیر گنبد کبود، شهر خوب قصه هاست

ستاره بود بالا، شکوفه بود پایین
قصه ما تموم شد، قصه ما بود همین

پایین اومدیم آب بود، رفتیم بالا آسمون
تا قصه های دیگه، خدا نگهدارتون...»
------------------------------------------------------------------------------------------

آقای حکایتی عزیز، هنوز هم «زیر گنبد کبود، شهر خوب قصه هاست»؟...
و همه قصه این بود که بالا آسمان و ستاره است و پایین تر شکوفه وآب. و باقی؟ باقی مهم نیست. همینقدر ساده و زیبا. و زندگی انگار می تواند گاهی هم اینجوری باشد. مثل یک قصه از آقای حکایتی. صورتیِ صورتیِ صورتی.
۱۲ بهمن ۱۳۹۲
بیتا نجاتی (tina2677)
صدای گوش نواز و گرم بهرام شاه محمدلو هنوز در گوشهایم است.
۱۳ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید