در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | Fahimeh Moussavi درباره نمایش ننه دلاور بیرون پشت در: "ننه دلاور، بیرون پشت در" را دوست نداشتم. اشکالی ندارد. نه عصبانی و
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:34:41

"ننه دلاور، بیرون پشت در" را دوست نداشتم. اشکالی ندارد. نه عصبانی و برافروخته شدم و نه احساس کردم به شعورم توهین شده. فقط دستم آمد که این گروه همچنان گروه مورد علاقه م نیست. و یک چیز دیگر که دستم آمد این است که هر از گاهی لازم است کارهایی را هم دوست نداشته باشم!

اگر بخواهم خیلی مهربانانه در مورد نمایش "نظرم" را بنویسم باید بگویم نمایشی بود بهم ریخته، بی انضباط، شلوغ، بی سر و ته و درهم برهم. تمام این صفت ها شاید مترادف هم باشند ولی متاسفانه تمام اینها برای این نمایش صدق می کنند.
دیالوگها بی سرو ته بودند. ننه دلاور میگفت که جنگ بد نیست و بکمان میگفت بد است؟ بازیها اثر گذار نبودند و هیچ حسی را منتقل نمی کردند. دکور بی منطق بود، مثلن لزوم آن دریچه وسط صحنه چه بود؟ طراحی لباس خیلی دم دستی و باز هم بی منطق بود. چرا در نمایشی که میگویند تلفیق ننه دلاور و بیرون پشت در است باید یونیفرم مدارس ج.ا. ایران برتن بازیگران باشد؟ با دیدن آن دخترانِ مانتو و مقنعه پوش کاملن حواسم پرت میشد. وصله ناجور بودند. اصلن نقش شان را نفهیمدم. شنگول و منگول بودند؟ چون توی اون شلوغی ها یک جایی شنیدم که صدایی گفت: دستهاتو نشون بده ببینم! فلسفه دیزاین کلاه مادام دلاور با مرغ بریان و مخلفات چه بود؟ نماد چیزی بود؟ لباس گروه زنان سیاه پوش که بماند، کاملن سر هم بندی شده و بی تناسب بود. وجود آن دختر بچه بالرین به چه دلیل دلیل بود؟ خیلی فکر ... دیدن ادامه ›› کردم به نتیجه نرسیدم. شاید میخواستند تاثیر جنگ را بر کودکان نشان دهند، خب بعدش چه؟ چه تاثیری؟ چطور میشود؟ حرکات سیاهی لشکر بدون خلاقیت و تکراری بود، بی هدف این ور و آنور رفتن یا خود را زمین پرت کردن ، اینها شاید یک بارش جالب باشد نه اینکه از اول تا آخر کار تکرار شود. آن صحنه آشپزی به سبک "به خانه برمیگردیم" این وسط برای چه بود؟ یا آن گاو شیرده؟

با همه اینها همانطور که در بالا گفتم از دیدن این نمایش پشیمان نیستم.:)
.
تنها صحنه ای که از این تئاتر دوست داشتم پریدن بکمان در رودخانه بود.