در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | کیوان ارزاقی: متن زیر را بعد از دیدن نمایش »چشم‌هایی که مال توست» در وبلاگ «از پشت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:46:15
متن زیر را بعد از دیدن نمایش »چشم‌هایی که مال توست» در وبلاگ «از پشت یک سوم» نوشتم.

http://labynth.blogfa.com/post-388.aspx

::::::::::::::: (خواندن این نوشته، داستان را لو می‌دهد. لطفاً دقت و انتخاب کنید) :::::::::::::::

مرثیه‌ای برای یک نمایش

از امشب نمایش «چشم‌هایی که مال توست» برای چندمین بار و البته این‌بار در باغ موزه‌ی هنر ایرانی، اجرا خواهد شد. کاری که تابه‌حال چندین ... دیدن ادامه ›› بار در سالن‌های مختلف نمایشی روی صحنه رفته. کارگردان «نسیم ادبی» و نویسنده و بازیگر خانم «بهاره رهنما»ست.

تعریف و تمجید درباره این کار رو زیاد شنیده بودم. بهاره رهنمای نویسنده شاید برای خیلی‌ها شناخته شده نباشه و این‌بار این بازیگر تلویزیون و تاتر، بر اساس یکی از نوشته‌های خودش در نقش زنی که مرد و عشق خود را از دست داده و حالا ما شصت دقیقه واگویه‌های این زن را می‌بینیم و می‌شنویم، بازی خوب و قابل قبولی ارائه می‌کنه.

زندگی‌ای بر اساس یک اتفاق شکل می‌گیره، دختر و پسری توی یه مهمونی آشنا می‌شن، خیلی زود ازدواج می‌کنند، برخلاف عهد و پیمانی که با هم گذاشتن بچه‌دار میشن و... بهرحال مرد یک جایی از زندگی کم میاره و بنا به دلایلی زن رو تنها میذاره.

نامه‌ای برای همسرش، نغمه می‌نویسه و زیر بوفه‌ی بزرگ چوبی می‌ذاره که هیچ معلوم نیست آیا اصلاً روزی این نامه، به‌دست زن می‌رسه یا برای همیشه زیر بوفه‌‌ی سنگین و قدیمی، بدون این‌که خونده بشه باقی می‌مونه. نامه‌ی مردِ داستان، فقط به دستِ تماشاچیان که برای دیدنِ نمایش وارد سالن شدند می‌رسه و ای‌کاش این نامه در انتهای کار و موقع خروج داده می‌شد، نه وقتی که تماشاچی وارد سالن می‌شه.

کار خوبی نیست، وقتی از طرفِ دوستی عزیز، برای دیدن این نمایش که دیشب به‌نوعی اکران خصوصی بود دعوت می‌شی و کار رو می‌بینی، مشکلات و نقایص رو بزرگتر از حُسن ببینی و یادداشت کنی (البته من از کار خوب خانم ادبی و رهنما چند خط بالاتر تعریف کردم) ولی وقتی قرار باشه تماشاچی بیچاره چهل‌و‌پنج هزار تومن برای دیدنِ نمایش شصت دقیقه‌ای پرداخت کنه، آیا سالن کهن‌دیار واقع در باغ موزه هنر ایرانی، جای خوبی برای اجرای یک نمایش خواهد بود؟ آیا به‌صرفِ نبودنِ جا و سالن و هزینه‌های بالای اجرا و دخیل بودن بخش خصوصی و... باید تاتر رو در سالنی صاف و مسطح، با میز و صندلی و چیدمانی شبیه به سالن‌های عروسی دید؟

در این‌که گروه‌های نمایشی مشکلات زیادی دارند، سالن نیست، هزینه‌ها بالاست، برگشت سرمایه وجود نداره و... هیچ شکی نیست ولی بر چه مبنایی باید 45000 تومن بابت دیدن یه نمایش هرچند خوب و قابل دفاع پرداخت کرد؟ آیا چون کار در جایی نزدیک به خیابون فرشته برگزار می‌شه، باید پایه رو بر این بذاریم که همه‌ی تماشاچیان با پورشه و لامبورگینی قراره به دیدن نمایش بیان؟!

این نمایش، سال گذشته و امسال در چندین سالن مختلف اجرا شده و قاعدتاً باید در حال حاضر بدون هیچ مشکلی کار از مرحله صفر تا صد به انجام برسه. مثل هر نمایشی بروشوری به‌دست تماشاچی داده می‌شه که اطلاعاتی درباره کار و عوامل اجرایی روی اون نوشته شده . قسمتی از نوشته‌ی روی این بروشور رو عینناً این‌جا می‌نویسم:

"با تشکر از همکاران باغ موزه و از مدیر نمایش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران آقای شهرام کرمی و همکاران حراست باغ موزه و با تشکر از مدیریت محترم سالن کهن دیار جناب آقای حسین سرخوش"

برخلاف تصور بسیاری از دوستان، هزینه‌ی امور فرهنگی در غرب بالاست. تماشاچی برای دیدن یه فیلم توی سالن سینما و تاتر پول نسبتاً زیادی پرداخت می‌کنه. حتماً نباید به پاریس و واشنگتن و مونترال سفر کرد تا هزینه‌ها رو دید. امروز به‌راحتی می‌شه با سرچ روی اینترنت متوجه‌ی قیمت‌های سالن‌های نمایش شد. خواننده برای خرید یک کتاب دویست صفحه‌ی چهل پنجاه دلار باید پول بده و این حتی برای یک آمریکایی با درآمد دلاری پول کمی نیست ولی به‌غیر از این‌که هزینه‌های فرهنگی در سبد شخص و خانواده تعریف شده و این کار ریشه توی فرهنگ اون جامعه داره، وقتی هم که وارد سالن تاتر می‌شه و بروشوری دریافت می‌کنه، بدون‌شک چنین جمله‌ی گهرباری رو بدون فعل و فاعل و مفعول و ناقص نمی‌خونه.

و این بروشور، اون سالن عروسی، بلیط چهل‌و‌پنج هزار تومنی و... مرثیه‌ای برای یک نمایش، همین.
همچنان منتظر کتاب دوم شما هستیم.
۲۱ مرداد ۱۳۹۲
لیلا جان ممنون از لطفت. امیدوارم هر چه سریع‌تر پروسه گرفتن مجوز و چاپ و... طی بشه.
۲۳ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید