در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پریا باغی درباره نمایشنامه‌خوانی خفه: نمی‌دانم جادوی کدام لحظه بود… اما این نخستین بار است که یک خوانش، چنی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:15:52
پریا باغی (u.27ywap)
درباره نمایشنامه‌خوانی خفه i
نمی‌دانم جادوی کدام لحظه بود…
اما این نخستین بار است که یک خوانش، چنین تصویری ماندگار در جانم حک کرده است.

تو…
ای صدای آسمانی!
ای نغمه‌ی لطیفِ مهر که میان سکوت و سخن، روح را می‌نوازی…

تو که بی‌هیاهو، با حضوری از جنس نور، سراسر نمایش را روشن کردی.

درخت با جنگل سخن می‌گوید،
ستاره با کهکشان نجوا می‌کند،
و من…
با نغمه‌هایت، ... دیدن ادامه ›› ای صدای بی‌مانندِ عشق!

«لیلا، تو را می‌گویم»
تو که حضورت، نقش و نغمه‌ات، در جان من و همسرم رسوخ کرد، و هنوز، در آن فضا معلق‌مان نگه داشته‌ای...

آواهای عاشقانه‌ات با سعید، قلبم را چون تنوری خاموش که ناگهان شعله‌ور شود، به آتش کشید.

تو دوباره مرا عاشق کردی…

بازی تو و پارتنرت، نه‌تنها مرا، که تماشاگرانی را که دیدم در تحسین و حیرت غرق کرد.
در هر صحنه، به‌ویژه صحنه‌ی پایانی، آن‌قدر خالص و زلال، صدای عشق بودی که گمان کردم خودم را در تو یافته‌ام.

و آنگاه، از شنیدنِ دیدنت، قطره‌ای به تفتگی خورشید از چشمانم جوشید...
در اشک ناتوانی‌ام، ساغری زدم… به حرمت حضورت.

ای اسطوره‌ی خاموش
ای صدای جاودان
ای عصاره‌ی هنرِ راستین
مرا زنده کردی...
ممنون از شما 💫
۲۰ خرداد
ممنون از مهرِ شما🙏🏻🌹
۲۰ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید