شاه لیر:
(ثمره ی تخصص و تجربه-کاستیهایی که دور از ذهن نبود)
پس از تماشای تئاتر شاه لیر اولین جمله ای که به ذهنم آمد چنین بود: زمانی که خشت اول درست کاشته شود، دیوار تا ثریا صاف است.
زنده یاد حمید سمندریان خشتی را با وسواس و تخصص پی ریزی کرد، که نمودش را تا به امروز بی کم و کاست مشاهده میکنیم، احمد ساعتچیان و الیکا عبدالرزاقی دو شاگردی که استاد خود را رو سفید کردند و در اوج پختگی و متانت، همچون سروی بلند قامت درخشیدند ، و نوید این مسئله که چهره هایی گمنام با بازیهایی قابل قبول که مشخص بود تدریسی دلسوزانه را پشت سر گذاشته اند ،دوست داران تئاتر را خرسند میکرد.
از نکات مثبت دیگر این نمایش میتوان به میزان سن،گروه فرم بسیار منظم و جذاب و نور پردازی آن اشاره کرد.
اینک در مورد کاستیها هم (نظر کاملا شخصی بنده)سخنی چند به یادگار بگذاریم:
حقیقتا حضور برخی چهره ها برای خودم خالی از لطف اما دور از تعجب نبود
هنرمندانی که اگر همه چیز سر جایش بود هیچ گاه سالن اصلی و بازی کنار
... دیدن ادامه ››
چنین اساتیدی را به خود نمیدیدند،
تهیه کننده ای که به ناچار برای جور شدن دخل و خرج و فروش بلیط مجبور به واگذاری نقشهاست و
سالنی که گویی از زمان تاسیس تا به امروز به جز روکشهای صندلیهایش تغییری به خود ندیده
پس از اجرا از خود پرسیدم، از اجرا لذت بردی؟ آیا این اجرا ارزش بلیطی که در این وانفسای روزگار خریدی را داشت؟ ارزش وقتی که گذاشتی چطور؟
در مجموع،بله
اگر مخطب موسیقی هستید،حتما به شما خوش میگذرد
اگر هم مشتاق تئاتر و دیدن بی وفایی سه دختر نسبت به پدر خود هستید، قطعا پدر، دلقک و دختر مست و جهره هایی که نامشان برایتان آشنا نیست شما را سر ذوق می آورند.