ترکیبی جادویی از تئاتر، موسیقی و تاریخ.
خلاصه نمایش رو نخوانده بودم و پیش زمینه ذهنیای در مورد موضوع نمایش نداشتم. کشف لحظهای هر اپیزود خوشایند بود.
قصهی بانوهای اولی که اول نیستند.
از عمق دل عاشق و پناهند اما درگیر شبح مردان بلاتکلیف در سادگی زندگیاند که همزمان در مذهب، سیاست، دوست داشتن و نوع مرگ دیکتاتوری دارند.
دغدغههای فکری کارگردان در مورد روابط، که در آثار قبلیشان وجود داشته، در این نمایش هم با طعم طنز و گلایه دیده میشد.
نوعی رهایی شیطنتگونه در بازیها و فرم اجرا وجود داشت.
گروه موسیقی هم همپای بازیگران پیش میومدن و با ترکها و افکتهای خلاق حضور موثری داشتند.