برای باهون
در طول اجرا یک صندلی خالی ردیف اول تماشاگران روبروی من خودنمایی میکرد در کنارش مردی با موهای بلند سپید رنگ با دسته گلی به تماشای اجرای دخترک اش نشسته بود در کنار صندلی زنی که نبود وباید... نمایش قبل از آغاز برام تماشایی شد و با شروع چرخه زایش زنان و بازیگران تماشایی و موسیقی کم نظیر در تنم ادامه داشت انگار شاهرخ مسکوب سوگ مادر را برایم زمزمه میکرد؛« در تن مادرم زندگی میکردم و اکنون او در اندیشهی من زندگی میکند. من باید بمانم تا او بتواند زندگی کند. تا روزی که نوبت من نیز فرارسد به نیروی تمام و با جانسختی میمانم. امانت او به من سپرده شده است. دیگر بر زمین نیستم، خود زمینم و به یاری آن دانهای که مرگ در من پنهانش کرده است باید بکوشم تا بارور باشم.»
استفاده پژوهش محور مریم صادقی از دیدگاه اسطوره ای نخستین زن و مرد بشر از نطفه ی کیومرث، ریخته شده بر زمین، به شکل گیاهی(ریواس) که پیوسته به هم از زمین رویدند، اهریمنی که بر اندیشه آنان تاخت و آنام نخستین دروغ را به زبان آوردندو آفرینش خود را به اهریمن نسبت دادند و به مجازات این گناه مدت ها از داشتن فرزند محروم ماندند و سرانجام توبه و حاصلش ده فرزند و ده نژاد بشر ...
در دنیای اسطوره ایران باستان زن موجودی مقدس است و در آن اکثر خدایان مونث ترسیم شده اند ، مونث بودن خدایان به دلیل پاکی و کاربری و زایش و... بوده است زیرا که همه این صفات را در زن
... دیدن ادامه ››
می داند ...
همه و همه برایم اجرای مریم صادقی را ارزشمندتر، دیدنی و محترم تر کرد خسته نباشید به او و گروه اندیشمندش امیدوارم پر مخاطب باشید که چرخه ای حاصل اندیشه و زایش و مرگ و دیدگاه شخصی شما بود و دیدنی...