سلام و عرض ادب
در ابتدای امر از تاخیر نیم ساعته در اجرا باید گلایه کنم که چه بسا مخاطب خودش رو با هر مصیبتی شب جمعه ملزم میکنه به موقع و حتی به گفته خودشون نیم ساعت جلوتر از زمان اجرا به محل برسونه و اجرا نیم ساعت دیرتر به صحنه میره و ازین بابت پوزشی هم گفته نمیشه که بسیار توهین امیز هست ...
در وهله بعدی باید به راوی اقای تفتی بپردازم که هیجان زده هستند چه در سبک راه رفتن چه حرف زدن و صدایی مشابه داد زدن که خوشایند نیست...
اجرای کسل کننده ای بود و اشعار و محتوا بی ربط و بدون سلسله مراتب عنوان میشد و هدف و معنا گم بود در روایت ها و منجر به پراکندگی ذهن میشد به ویژه که یک سری گفته های اقای تفتی اعتبارش جای تردید داشت ولی همین طور مسلسل وار عنوان میشد و اگه کسی مطالعاتی داشت متوجه این امر میشد و اونقدر همه چیز پراکنده و بدون اتصال و انسجام معنایی و مفهومی منتقل میشد که تمرکز از دست میرفت و به خودت میومدی میدیدی اصلا نفهمیدی چی شد
بار اجرا روی خواننده و نوازنده دف تقسیم شده بود که به یمن وجود این دو عزیز اجرا قابل تماشا بود
رقص سماع عارفانست و اشعار سعدی عاشقانست و بهتر بود اشعار مولانا یا حافظ که تلفیقی از عاشقانه و عارفانست برگزیده بشه برای
... دیدن ادامه ››
رقص سماع
به نظر ملغمه ای بود از شعر و موسیقی که با صدای کوبنده دف و طغیان احساسات به واسطه موسیقی مخاطبی که در لحظه به فکر حس خوشایند است را جذب میکرد
ضمن اینکه هیچ تلاشی حتی برای تهیه تصاویر پس زمینه به شکل و شیوه ای که خلاقانه متفاوت و جذب کننده باشه نشده بود که اخر اجر که کلا خراب شد همونم پخش نشد
یه اجرای از سر باز کنی برای بدست آوردن گیشه! تاسف خوردم