من دیشب به تماشای این نمایش نشستم و فرصتی شد که بعد از دو هفته تئاتر تماشا کنم.
قبل از نمایش داشتم بروشور ارائه شده رو مطالعه میکردم که خواندم کارگردان محترم اثر جناب آقای مالکی این کار رو در سی سالگی فعالیت هنری خودشون ساختن و دوست داشتن به این مناسبت کار خوبی باشد اما به نظرم این کار به شدت از معمولی بودن و یا حتی ضعیف بودن رنج میبرد. من راستش از این میزان هایپ دادن به یک اثر مثلا با تقدیم به استاد حمید سمندریان که قرار است در نهایت مخاطبش را ناامید کند واقعا بیزارم. اجازه دهید خود کار در موردش خودش صحبت کند نه تعریفهای پیشدستانه شما!
اولین چیزی که به آن فکر کردم این بود که این نمایشنامه به نظرم یک نمایشنامه ضعیف و کسلکننده است که چیز خاصی برای ارائه ندارد و در وهله دوم درگیر پدیدهی به نظر من مذموم کارگردان-بازیگر شده است و به نظرم همزمانی کارگردانی و بازی جناب آقای مالکی در این اثر باعث شده است که شاید معمولی بودن و یا حتی کممایه بودن این متن و اجرا در عین بازیهای با کیفیت بازیگرانش به چشم ایشان نیاید.
چیز دیگری که به ذهنم میآید این است که از نور به اندازه کافی برای کاهش این کسلکنندگی استفاده نشده بود و جا داشت از این ابزار استفاده بهتری شود.
چیزی که من دیدم هدر رفتن توان بازیگرانی بسیار توانا از جمله خود آقای مالکی برای این نمایشنامه
... دیدن ادامه ››
ضعیف بود.
از بازی خودشان به عنوان یکی از معدود موارد خوب این اجرا اتفاقا بسیار لذت ببرم اما باقی بخشهای اجرا چیزی برای ارائه به من نداشت و بیشتر مثل یک "قرص خواب" بود.