در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
همراهان گرامی، اگر در روند اجرای برنامه‌های هنری در تاریخ امروز (دوشنبه ۸ اردیبهشت) تغییری رخ دهد، از سوی پشتیبانی تیوال با پیامک اطلاع‌رسانی خواهد شد. در غیر این صورت برنامه‌ها طبق روال برگزار خواهند شد و عدم حضور شما به منزله باطل شدن بلیت خواهد بود.
تیوال | حمیدرضا باقری درباره نمایش بتهوون: رک بگویم، ارزشش را ندارد، از انتظار بسیار پایین‌تر است. در تبلیغات شا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:13:56
رک بگویم، ارزشش را ندارد، از انتظار بسیار پایین‌تر است.
در تبلیغات شاهد تاکید ویژه بر حضور خانم لیلی رشیدی بودیم. اما ایشان در نیمه اول نمایش که حضور نداشت و در نیمه بعدی هم چنان نقش کم اهمیتی داشت که اگر این شخصیت به کل هم از داستان حذف می‌شد آنچنان تفاوتی ایجاد نمی‌کرد.
قصد این نمایش چه بود؟ در به نمایش گذاشتن زندگی بتهوون که موفق نبود. دو ساعت برای فهماندن بخش‌های مهم زندگی وی از کافی هم بیشتر بود اما نمایش در این امر خوب عمل نکرد و جز فکت‌هایی پراکنده چیزی دستگیرمان نشد. داستان تقریبا غیر خطی بود که مثلا به جذابیت آن اضافه کند اما جذاب که نبود هیچ در کنار نحوه نامشخص بیان داستان همه چیز را سردرگم‌کننده‌تر کرد. بخش‌هایی از داستان کمدی بود، کمدی سخیفی که در نمایش زندگی یک شخصیت برجسته گر چه خنده حضار را به دنبال داشت اما معذب‌کننده و نابه‌جا بود، بخش‌هایی درام و متاثرکننده، که چنان چاشنی به آن اضافه شده بود که دیگر باورپذیر نبود. بخش‌هایی آواز دسته جمعی و بخش‌هایی دیگر دیالوگ‌محور، دیالوگ‌هایی بدون ریتم و دور از آن آوازها. انگار که خودشان هم نمی‌دانستند که چه می‌خواهند و تکلیف چیست. مثل لباس بلند و دور و درازی که با ده دوازده پارچه مختلف دوخته شده. از هر ایده‌ای استفاده کردند اما اجرای بیشتر آن‌ها ناموفق بود.
سالن برای بازیگران مناسب نبود و ورود و خروج ممتد آن‌ها و گاها نشستن آن‌ها روی نیمکت‌های کنار صحنه آزاردهنده بود. انگار که بارها به نقش رفته و از نقش برمی‌گشتند و  این رفت و آمد فیزیکی و ذهنی آن‌ها ارتباط با نمایش را برای مخاطب سخت ... دیدن ادامه ›› می‌کرد.
میز طویلی کنار صحنه بود که در بخش‌های مختلفی از آن استفاده می‌شد. بالغ بر ده بار این میز را بردند و آوردند. در صورتی که وقتی بود نقش چندانی نداشت و وقتی هم که نبود تفاوتی نمی‌کرد. نمی‌شد میز هم مانند پیانو در صحنه بماند؟ یا چاره‌ای اندیشید و اصلا‌ از میز استفاده نکرد؟ اما میز هم همراه بازیگران هی رفت و هی آمد و بر سردرگمی اجرا اضافه کرد.
خب شاید هم قصد نمایش آشنا کردن مخاطب با آثار معروف بتهوون بود. این نمایش می‌توانست فرصتی ناب باشد که حداقل چند قطعه به کمال اجرا شوند تا مخاطب از میراث این موسیقیدان برجسته خاطره‌ای شیرین نصیبش شود. شاید فکر کنید در تئاتر بتهوون موسیقی خوبی می‌شنوید اما اینطور نیست. علی رغم تبلیغ و استفاده از نوازندگان ارکستر ملی به جز چند قطعه ناقص و چند ثانیه‌ای نشنیدیم.
پیام داستان چه بود؟ ( خطر لو رفتن داستان ) که هنرمند هم آدم است و اشتباه می‌کند؟ که تربیت غلط پدر را به پسر منتقل نکنیم؟ که در درگیری‌های زندگی‌ اگر کسی عشق بی‌منتی به ما ارائه می‌کند از آن غافل نشویم؟ که اجاره خانه را به موقع بدهیم؟ که همه انسان هستیم و آزاد و یکدیگر را دوست بداریم؟ نمایش در هر موضوعی رخی نشان داد که شاید در میان این انبوه نصایح اخلاقی بالاخره یکی دو تا را به خورد مخاطب بدهد اما اینجا هم موفق نبود، یا می‌توان گفت اینجا هم در سردرگم کردن مخاطب موفق بود.
بازیگران بی‌استعداد نبودند و بعضی می‌توانند آینده درخشانی داشته باشند. اما به خوبی از آن‌ها استفاده نشد.
حیف و حیف و حیف. حیف از این همه زحمت که نتوانست نمایش خوبی ارائه دهد حیف از پول و زمانی که صرف آن شد.
راستی قضیه پاچه‌های شلوار بتهوون چه بود؟ چنان مصرانه در بیشتر نمایش یکی بالا بود و یکی پایین که انگار نکته و مفهومی در بر دارد. بازیگر بارها از صحنه رفت و باز برگشت و باز پاچه‌ها همان بودند انگار عمدی آن‌ها را درست نمی‌کرد. خلاصه اگر دلیل این مورد را می‌دانید بگویید که بد ذهنمان را مشغول کرده
در مورد پاچه شلوار بتهوون اگر عمدی باشد احتمالا نظر کارگردان به نشان دادن عدم تقارن و نوعی هنجار شکنی و منحصر بفرد بودن شخصیت بتهوون و یا حتی باتوجه به نقص شنوایی او یادآور نوعی نقص باشد. هرچند که این خاص بودن یا نقص میتونست بدون برهم زدن تقارن انجام بشه و من خودم شخصا نمیتونم اصرار روی عدم تقارن را با آن همه تقارنی که در آثار بتهوون هست یا حرکت متقارن دایره وار اول نمایش که بازیگران جای خودشون رو به هم میدادن درک کنم.
۱۳ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید