بنظرم هم یک نمایش خوب بود و هم یک تراپی گروهی خوب. جایی که پله پله همراه با داستان عمار تفتی، رسیدیم به یکی از شایعترین باگها و مشکلات دوران کودکیمون. جایی که میتونستیم متوجه بشیم ریشه خیلی از افکار، رفتار و تصمیمات ما، نه ناشی از عقل و منطق بلکه ناشی از عقدهها و گرههای دوران کودکی و نادیده گرفتن شدنهامون هست و این مهم رو عمار تفتی در پرده بهار، در اوج به تصویر کشید.
هنر و بخصوص تئاتر، ظرفیت بسیار بالایی در فهم و اشاعه مفاهیم روانشناسی داره و خوشحالم که دوباره تونستم از این مدل نمایشها رو ببینم و امیدوارم این سبک از نمایشها بیشتر و بیشتر تولید و اجرا بشه.
انتخاب شعرهای سعدی و گروه موسیقی هم خوب بود.
در نهایت ممنون از اجرا و احساس آقای تفتی عزیز که واقعا تونستن مفاهیم رو بخوبی منتقل کنن. گرچه با سماعها خیلی ارتباط نگرفتم و معتقدم میتونست قویتر باشه اما بحدی لذت بردم که یکی از ارکان آخر هفته خوبم بود.
حال من بعد از نمایش، حال خوبی بود؛ حال خوبی مثل برداشتن سنگینی باری چند ده ساله از روی دوشم بعد از جلسات تراپی، مثل یک آخیش بعد از تموم شدن یک کار سخت.