سلام خسته نباشین
از اینکه مانند دیگر عزیزانی که کامنت به به و چه چه گذاشتن نمی نویسم آزرده خاطر نشین.
۱. یکی از اولین اصول تئاتر دیدن عمل و عکس العمل متن با بازی بازیگران روی صحنه و در ادامه جذابیت بصری برای دیدن کار هستش وگرنه میتوان متن را در رادیو گوش کرد و به عنوان یک اثر رادیویی شنید. متاسفانه این نمایش هیچگونه تصویری نداشت. نه میزانسن نه اکت درست و خلاصه نه بیان تئاتری در صحنه. اگر متن شنیده میشد هیچ چیزی از دست نمیرفت شاید حتی جذاب میشد.
۲. کارگردان اثر بزرگترین غائب صحنه بود. متاسفانه کوچکترین ذوق و کوچکترین خلاقیتی در اجرا نداشت. نبود میزانسن درست نشان از عدم توانایی کارگردان داشت. نور پردازی مرده و کلیشهای. استفاده از صحنه تکراری و بی دلیل با طراحی پایینتر از سطح دانشجویی. آوردن بازیگران کارکرده زمانی که نتوانی بازی را از آنها بخواهی به شدت آسیب میرساند. که این اتفاق افتاده بود. اصلا کارگردان زحمت ابتداییترین حرکت و میزانسن رو به خودش نداده بود و متن هم نماد این بیحرکتی شده بود.
۳. امیر حسین آهنین جان اگر بهترین نباشد قطعا یکی از بهترینهای تئاتر است که توان خودش را گذاشت برای نمایشی که کارگردانی نداشت. دیگر بازیگران هم زحمت کشیدند اما همه به یکپارچه به هدر رفت.
۴. طراحی صحنه و لباس یادآور نمایشهای تلویزیونی دهه هفتاد که در سیما پخش میشد بود. بازی بازیگران هم
... دیدن ادامه ››
به همان صورت قدیمی و تکراری. البته وقتی به اسم محمد یار احمدی برمیخوریم به عنوان دراماتورژ دیدگاه کارگردان هم مشخص میشود چقدر در دهه شصت و هفتاد گیر کرده.
۵. البته سلیقه نویسنده جالبتر از همه است که مشخصاً به ایبسن علاقه دارد. ولی متون ایبسن هم که متعلق به دو قرن پیش است با اجراهای مدرن در جهان به صحنه میرود. امیدوارم یک نویسنده غربی هم در جهان باشد عاشق ایران که از فضای دویست سال قبل ایران نمایشنامهای تخیلی بنویسد.
۶. و اینکه به خیلی از تعاریف آب دوغ خیاری و کلی کامنتها اعتماد نکنید.