در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | nargess amin درباره کنسرت-نمایش کوچه عاشقی: نمیدونم راجع به نمایش چی بگم. متأسفانه مهمان بسیار عزیزی داشتم که سال‌
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:02:17
nargess amin (amin.nargess)
درباره کنسرت-نمایش کوچه عاشقی i
نمیدونم راجع به نمایش چی بگم. متأسفانه مهمان بسیار عزیزی داشتم که سال‌ها بود تئاتر ندیده بود. من هم بر مبنای دو کار قبلی که از آقای دری دیده بودم؛ یعنی ترانه‌های ماندگار و کافه عاشقی، این نمایش و برای مهمانم انتخاب کردم تا ترغیب بشه.
چیزی که باهاش برخورد کردم به قدری برام غیر قابل هضم بود که در مقابل مهمانم دچار شرم شده بودم. یک سری شوخی مکرر جنسی و اکت‌های اروتیک که حتی محض رضای خدا خنده‌دار هم نبود. یک داستان یک خطی و اشاره به پوشیده شدن خبرهای بزرگ سیاسی و اجتماعی پشت خبرهای کم اهمیت‌تر که حتی همین پیام هم نمیشد راحت برداشت کرد. چون اصولاً مرگ یک انسان بی‌گناه خبر زرد نیست که بشه این استعاره رو به جهان امروز تعمیم داد. فاسد بودن سیاست هم یک پیام یک خطی بود که دو ساعت تلاش شد که بهش پرداخته بشه ولی در نهایت فقط خسته شدیم. کل این یک خط هم با استفاده از اسم آقای مصدق کاور شده بود وگرنه هیچ پیام خاص دیگه‌ای یا حتی یه رومنس قوی و درست مثل کافه عاشقی دیده نمی‌شد.
بازی‌های متوسط که به نظرم از ضعف نمایش‌نامه و کارگردانی نشأت می‌گرفت نه قدرت کم بازیگرها چون اتفاقا بازیگرانی مثل خانم بهشتی، بسیار خوب عمل کرده بودند.
بازی‌ اغراق‌آمیز و کلافه‌کننده‌ی خانم دهقانی و تا حدی خانم حسینی، تنها بازی‌های متوسط کار بودند و بقیه عزیزان خوب و یکدست عمل کرده بودند.
تلاش زیاد برای ایجاد کاراکتری مشابه کاراکتر خانم هاشمی در ترانه‌های ماندگار توسط این دو عزیز که اصلاً خوب از آب در نیامده بود.
در مجموع ... دیدن ادامه ›› این اثر آقای دری، افت کیفیت قابل توجهی نسبت به دو کار قبلی داشت. صدابرداری افتضاحی که با توجه به شب‌های پایانی نمایش، اصلاً قابل قبول نیست و باید تا حالا اصلاح می‌شده. این مورد باعث شده بود تنها بخش‌های دوست‌داشتنی نمایش که گوش دادن به صدای آسمانی خواننده بازیگرها بود؛ به دلیل بالا بودن بیش از حد صدا و پخش صدا و نویز در ردیف‌های جلو، مخاطب و کلافه کنه.
کل مدت نمایش آرزو می‌کردم تا خانم سیفی‌زاده، آقای ترکاشوند و خانم کامیاب و گروه موسیقی چیزی بخوانند و اجرا کنند تا مغزم از بقیه شوخی‌ها و حرف‌های رکیک و روابط مثلثی که چه عرض کنم؛ مختلف الاضلاع نمایش دور بشه و آروم بگیرم و مهمانم هم کمی نفس بکشه.
در پایان، اگر نظرات و یادداشت‌های من در مورد آثار مختلف و مطالعه کنید؛ متوجه خواهید شد که هیچ‌وقت دوست ندارم نکات منفی اثری رو مستقیم مطرح کنم که مبادا مخاطبی از این صحنه‌ی جادویی دور بشه ولی دیشب برای اولین بار، از دیدن یک تئاتر عذاب کشیدم! منی که همیشه روحم با دیدن تئاتر و بودن در این فضا، پرواز می‌کنه. متأسفم برای اسامی بزرگ و هنرهای زیادی که با این نمایش زیر سؤال رفت و آقای دری که از مؤلفان محبوب من در نمایش هستند اما از این به بعد، آثارشون و با تردید دنبال خواهم کرد.
در پایان این مورد را هم اشاره کنم که حتی هوا و فضای جذاب سعدآباد هم کمکی به تحمل فاجعه نمایش نکرد. نیم ساعت هم تاخیر داشتند.
اگر بگردم تا نکته مثبتی پیدا کنم؛ اجرای پایان‌بندی بر مبنای نظر مخاطبان ایده جالب و مثبتی بود.
در مجموع آرزوی موفقیت بیشتر در کارهای آینده برای تمامی عوامل دارم.