در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سارا امینی درباره نمایش خوابمردگی: شاید انتظار من خیلی بالا بود از این کار چون نام آقای داغستانی در میان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:03:06
شاید انتظار من خیلی بالا بود از این کار
چون نام آقای داغستانی در میانه ی کار بود!
.
.
.

متن به نوعی بازتکرار نمایش "پس از برخورد ... دیدن ادامه ›› جسم سخت به سر" بود!
شوریدگی هایی که پس از یک فاجعه اتفاق می افتد!
اما با کارگردانی جا نیوفتاده و بازی هایی به غایت ناپخته همراه شد!
بازی ها جدا از نقش آفرینی ضعیف و تصنعی بازی پیشگانشان !
با تپق های مکرر و گم کردن جای جای متن همراه بود!
در میان این حجم حجیم بازی های ناپخته! بازی نقش حمید به شدت ابتدایی و تصنعی و خالی از انتقال حس نسبت به سایر بازیگران نمایش ارائه شد!
گریم به طرز زمختی تو ذق میزد! گریم نقش حمید! به شدت اغراق آمیز و باور ناپذیر بود!
و باز هم متن!! که محتوی عاشقانه ی ناشیانه ای بود که پرداخت بد به آن داستان را تا سرحد کلیشه پایین برد!
عبارت تو چشمات چراغ زرد و چراغ قرمز راهنمایی رو میدیم! ( اشاره به صحنه ای که ماشین پشت چراغ قرمز بود و دختر و پسر محو همدیگه بودند و زمان و مکان رو گم کرده بودند!) ادم رو یاد متن کتابهای بیست سال پیش مؤدب پور می انداخت!
تاریخ مصرف گذشته و کلیشه ای ..
امان از تکرار و باز تکرار بعضی از مونولوگ ها!!!!در جایی که تنها یک بار گفتنش کفایت میکرد! این بازتکرارها محتوی مد نظر نویسنده را از اعتبار می انداخت و و به عینه تماشاچی را دلزده میکرد!
تنها نقش آفرینی آقای فرزام قابل قبول بود که اونهم حس کردم وام دار سبک و سیاق نقش جناب "هادی احمدی "در پس از برخورد جسم سخت به سر" بود!
به امید اجراهای بهتر از جناب روشنی