داستان تکراری اما به روایتی نو
طراحی صحنه و لباس خیلی ساده بود، بنظر می رسید اصلا فکری هم نشده بود براش، بازی بازیگراش هم خوب بود اما مهمترین مطلب در مورد این تاتر این بود که ردیف سوم که همون ردیف آخر بود دو صندلی کناری از دو طرف غیر قابل نشستن بود چون کسی که اونجا می نشست یا باید کلا کج می نشست یا خمیده، با این حال بابت اونها بلیط فروخته بودند و وقتی یکی از تماشاچیان اعتراض کرد که چرا شما اینجا رو فروختید مسئول سالن که یک خانمی بود بسیار بی تفاوت رد شد.