تیاتر و سینما واقعا سلیقه ایست و نظر شما محترم ولی بحثی که در مورد نوشته کار دارید که شروع نشده تمام شد بنطر من اصلا وارد نیست..در مورد بازی آقای بهبودی هم دورنمایی ضعیف از کمدی کلاسیک بنطر نمی آمد (با اینکه چاپلین و کیتون دو کارگردان مورد علاقه بنده اند و کارهایشان را دنبال کرده ام)
ارتباط برقرار نکردن شما با کار، نظرتان راجع به جنبه های دیگر را نیز بنظرم تحت تاثیر قرار داده است.

به نظرم آمد از نوشته خانم فرهنگی‌ هم ذکری تأیدی شده باشد، نوشته شما هم به دل من نشست، متشکرم

دوست گرامی اینکه کار رو نپسندید به جهت شخصی کاملا قابل استناده، ولی ما یک نظر شخصی داریم یک نقد فنی، نقد فنی نیاز به خیلی ابزارها داره که باید یک فرد بهش مسلط باشه، اینکه ریتم کار کند بود به خاطر این نیست که پیروزفر نمی تونست ریتم رو تندتر بگیره، ریتم کار با توجه به متن و هدف اجرا همینقدر باید کند و زیر پوستی پیش میرفت، نمایش شروع نشده تمام شد نیست ،نمایش از نقطه ی ای به بی رفت ولی نه به سبک تئاتر کلاسیک که دچار اوج و فرود هستش و آخرش با جمله بودن نبودن عاجزانه تمام بشه، این متن مدرن هستش در یک خط صاف بدون بالا و پایین پیش می‌ره و اتفاقا آخرش بودن یا نبودن داره ولی کسی اونو فریاد نمیزنه، زندگی می کنه ، پارسا پیروزفر ابژه نیست روی صحنه نمایندگی دسته ای از آدم ها رو می کنه که هرچند به شکل کاملا کلاسیک با توجه به مود اجرا داره معرفی میشه ولی دوروبر ما پره، رضا بهبودی تو این نمایش دلقکه، دلقک بودن تقلید از چارلی چاپلین با لورل و هاردی و ... نیست، دلقک یک کاراکتر با رفتارهای مشخص که کمی بالا پایین میشه تا شخصی سازی توش صورت بگیره، اون همه تحرک روی صحنه برای پر کردن صحنه نبود ویژگی دلقک بود که البته برای مخاطبی که نمی‌شناسه ممکنه گیج کننده یا مسخره باشه، که البته باید مسخره هم باشه، اما در مورد پایان، ایرانی ها توقع دارن نمایش ها پایان های آنچنانی داشته باشند اما در حال حاضر از برترین متون نمایشی غربی از بکت تا برشت ، پینتر ، یاسمینا رضا ... دیدن ادامه ›› ،زلر و امثالهم هیچ پایان خاص و ویژه ای ندارن برای نمایش هاشون ، این ضعف نیست این سبکه ، همه چیز تو یک روز تابستانی عادی خیلی به ظاهر عادی شروع میشه و تمام میشه اما در واقع هیچ چیز عادی نیست، نمایشنامه های مدرن سعی در خر فهم کردن ندارن ی گروه اجرایی باهوش هم چنین قصدی نخواهند داشت

بسیار عالی و دقیق آقای Sina_10
من خیلی قصد نداشتم برم توی دیتیل کار، یه اشاره ریزی به نکاتی که در نقد ایشون بولدتر بود و برای من هم قابل قبول نبود کردم و مابقی رو رها کردم
ممنون

آقای عبداللهی من بعد از اتمام کار و گفتگو با یکی از دوستان عرض کردم خدمتشان که کار عامه پسند نیست و اگر اسم پارسا پیروزفر نبود قطعا به این راحتی فروش نمی‌رفت ، اعتراف می کنم ریتم کار خود منم خسته کرد اما نکته دقیقا اینکه ریتم ذره ای سریع تر میشد قطعا کار خراب میشد، یک نمایش با پتانسیل عصبی کردن بسیار بالاست، و یکی از ابزارهاش برای عصبی تر کردن ریتم کند و ابزار دیگه اش دقیقا پایان بود، زمانی که پیروزفر و قلاتیان داشتن از صحنه خارج میشدن با تمام وجود دعا میکردم تمام نشه با اینکه می دونستم تمام شده و منو تو ی باتلاقی انداخته که راحت ازش خلاص نمیشم،
مجموعا دوستان حالا چه مدافعین چه مخالفین کار ،دوتا جمله قلنبه میذارن و دوتا علامت تعجب و ژست روشنفکرانه و بدون هیچ دانشی اصرار به نظر حسی شون دارن ، خود بنده هم از این قاعده مستثنی نیستم، تقصیر رو میندازم گردن فرهنگی که درش رشد کردیم :)))))

Sina_10 از این که تازه به تیوال مشرف شدید و می نویسید بسیار خوشحال ام و خوش آمد می گوییم ... من نظر و برداشت خودم از این تاتر بیان کردم درکی که از یک فضا و ادم های آن گرفتم انتقال دادم من در فضای ایران زندگی می کنم متن هم خوانش ایرانی با اجرای ایرانی دارد .. از این که نظر دادید ممنون ام اما چیزی به ارزش های این اثر برای من اضافه نکرد !!!!