این روزها بدجور دریا زده شدم.
مهدخت:بعد از مدت ها دارم از یه چیزی عمیقا می ترسم !
نمی دونم از چی اما تنم زودتر از خودم فهمیده ! کف دستام عرق میکنه ! انگار دارم یه مسیر طولانی میدوم از مدرسه تا خونه،تا دست پسری که دوست دارمم بهم نرسه ! یه مسیر طولانی از انقلاب تا امیرآباد از دست موتوریا !
یه مسیر طولانی