در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | iman azari: دلم می خواست شبی با تو در فلورانس شام می خوردم آنجا که تندیسهای میکل
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:08:13
دلم می خواست شبی
با تو در فلورانس شام می خوردم
آنجا که تندیسهای میکل آنژ
هنوز هم نان و شراب را با جهانگردان قسمت می کنند

دلم می خواست تو را
در عصر شمع دوست می داشتم
در عصر هیزم و بادبزنهای اسپانیایی
و نامه های نوشته شده با پَر
و پیراهنهای تافته ی رنگارنگ
نه در عصر دیسکو، ماشینهای فراری و شلوارهای ... دیدن ادامه ›› جین

دلم می خواست تو را در عصر دیگری می دیدم
عصری که در آن
گنجشکان، پلیکانها و پریانِ دریایی حاکم بودند

عصری که از آن نقاشان بود
از آن موسیقی دانها
عاشقان
شاعران
کودکان
و دیوانگان...

*بخشی از یک شعرِ نزار قبانی/برگردانِ یغما گلرویی*
دلم‌ می‌خواست‌ در عصر دیگری‌ دوستت‌ می‌داشتم‌
در عصری‌ مهربان‌تر و شاعرانه‌تر
عصری‌ که‌ عطرِ کتاب‌ ،
عطرِ یاس‌ و عطرِ آزادی‌ را بیشتر حس‌ می‌کرد...

دلم‌ می‌خواست‌ تو با من‌ بودی‌
در عصری‌ که‌ بر گل‌ُ شعرُ بوریاوُ زن‌ ستم‌ نبود
ولی‌ افسوس‌ !
ما دیر رسیدیم‌
ما گل عشق‌ را جستجو می‌کنیم‌ ،
در عصری‌ که‌ با عشق بیگانه‌ است‌ . . .
۰۹ دی ۱۳۹۳
بانوی‌ من‌ !
رسوایی‌ِ قشنگ‌ !
با تو خوش‌بو می‌شَوَم‌ !
تو آن‌ شعرِ باشکوهی‌ که‌ آرزو می‌کنَم‌
امضای‌ من‌ پای‌ تو باشد !
تو معجزه‌ی‌ زرّین‌ُ لاجوردی‌ِ کلامی‌ !
مگر می‌توانم‌ در میدان‌ِ شعر فریاد نَزَنَم‌ :
دوستت‌ می‌دارم‌ ... دیدن ادامه ›› ،
دوستت‌ می‌دارم‌ ،
دوستت‌ می‌دارم‌...
مگر می‌توانم‌ خورشیدْ را در صندوقچه‌ای‌ پنهان‌ کنَم‌ ؟
مگر می‌توانَم‌ با تو در پارکی‌ قدم‌ بزنم‌
بی‌ آن‌ که‌ ماه‌ْواره‌ها بفهمند
تو دِل‌دارِ مَنی‌ ؟

ممنون از انتخابت ایمان عزیز
۱۰ دی ۱۳۹۳
راحیل.ج
بانوی‌ من‌ ! رسوایی‌ِ قشنگ‌ ! با تو خوش‌بو می‌شَوَم‌ ! تو آن‌ شعرِ باشکوهی‌ که‌ آرزو می‌کنَم‌ امضای‌ من‌ پای‌ تو باشد ! تو معجزه‌ی‌ زرّین‌ُ لاجوردی‌ِ کلامی‌ ! مگر می‌توانم‌ در میدان‌ِ شعر ...
👍👏👏👏
۲۴ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید