در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مصطفی .خ | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:38:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عاقبت از غم معشوق حکایت کردم،
نزد قاضی شدم و طرح شکایت کردم،

قلب من شاکی و او متهم و بنده وکیل،
جرم هم، سرقت و اینگونه روایت کردم،

که دلم را بربوده است و بر آن زخم زده ست،
طلب حبس و مجازات جنایت کردم،

طول درمان و شهود و همه مدرک جرم،
ضم و پیوست گواهی جراحت کردم،

شرح شکوائیه را گفتم و با قطع و یقین،
ادعای ... دیدن ادامه ›› دیه و بحث خسارت کردم،

گفت قاضی که تو خود مجرمی از منظر عشق،
من از این نحوه ی دعوای تو حیرت کردم،

تو ندانی که بود جرم، شکایت از یار؟
اتهام تو همین است ، قرائت کردم،

آخرین حرف و دفاع ات به زبان جاری ساز،
من به شلاق تو را حکم اصابت کردم،

تا بدانی که ز معشوق شکایت نبرند،
رأی این ست و من اینگونه قضاوت کردم،

من مبهوت از این حکم و از آن شکوه خویش،
نزد معشوق احساس حقارت کردم

نکته عشق" همین است ، مصونیت یار،
این همان رکن اساسی است که غفلت کردم،

بایدم زود که تودیع کنم پروانه،
شرم بر من که ندانسته وکالت کردم
درود فراوان استاد گرامی.
بسیار زیباست..ای کاش سراینده را
هم معرفی مینمودید..با سپاس از شما
۰۸ مهر ۱۳۹۴
درود بر جناب شباهنگ ورویای عزیز دختر نازنینم
۱۴ مهر ۱۳۹۴
سلام دوست گرامی
به کانال ما در تلگرام سری بزنید

چکامه ی سبز
https://telegram.me/chakamehsabz
۱۶ تیر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بگذار که چشمـان تو را وام بگیرم
با دیدن دنیـای تو آرام بگیرم

تر دستی لب های تو را دیدم و باید
از شیوه ی خندیدنت الهام بگیرم

در هر قدمم شوق رسیدن به تو جاری است
می خواهم از این راه سـرانجام بگیرم

من شاعر درباری ام و چشم تو کافی است
تا خیره در آن باشم و انعـام بگیرم

عمری است که در پیچ و خم زندگی ام کاش
یک لحظه در آغوش تو آرام بگیرم

درود بر شما بزرگوار

گزینش تون عالی ست...


۰۲ مرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آسمان کبود

بهارم دخترم از خواب برخیز

شکر خندی بزن و شوری برانگیز

گل اقبال من ای غنچه ی ناز

بهار آمد تو هم با او بیامیز

**
بهارم دخترم آغوش واکن

که از هر گوشه، گل آغوش وا کرد

زمستان ملال انگیز بگذشت

بهاران خنده ... دیدن ادامه ›› بر لب آشنا کرد

بهارم، دخترم، صحرا هیاهوست

چمن زیر پر و بال پرستوست

کبود آسمان همرنگ دریاست

کبود چشم تو زیبا تر از اوست

***
بهارم، دخترم، نوروز آمد

تبسم بر رخ مردم کند گل

تماشا کن تبسم های او را

تبسم کن که خود را گم کند گل

**
بهارم، دخترم، دست طبیعت

اگر از ابرها گوهر ببارد

و گر از هر گلش جوشد بهاری

بهاری از تو زیبا تر نیارد

***
بهارم، دخترم، چون خنده ی صبح

امیدی می دمد در خنده تو

به چشم خویشتن می بینم از دور

بهار دلکش آینده ی تو !

فریدون مشیری
ممنون از حسن انتخابتون
۳۱ فروردین ۱۳۹۴
سلامت باشید دخترم
۰۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
درود بر شما
انتخاب خاطره انگیزه ای بود

بیست و یکی دو سال قبل - در روزهای نوجوانی - بود که برای نخستین بار، این شعر زیبای مشیری را خواندم و از این کشف شگفت انگیز سرشار لذت شدم...
یادش به خیر
آن روزهای ِ خوب ِ دور
آن روزهای ِ معصوم
آن روزهای ِ بازیگوش
آن روزهایی که غم بود، اما هنوز کم بود...
۰۲ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید