در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال mahmood jafari | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:08:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش مرد بالشی را دو بار تماشا کردم. یکبار در تماشاخانه ی ایرانشهر و بار دوم در فرهنگسرای ارسباران. متن مارتین مک دونا به قدری جذاب بود که همان بیست دقیقه ی نخست فهمیدم با یک نمایش کم نظیر روبرو هستم. قدرت متن به اندازه ایست که توانسته تا حدی کارگردانی نه چندان خوبِ اثر را پوشش دهد. به راحتی میتوان گفت با یک اثر بازیگر محور و متن محور روبرو هستیم. شخصیت پردازی متن به قدری قوی است که عاشقِ تک تک شخصیتها میشوی و شاید بتوان گفت تنها شخصیت کاتوریان است که زیاد پرداخت نشده. او تنها پیش برنده ی داستان است که البته با توجه به شخصیت روایتگر کاتوریان به نظر میرسد مک دونا به عمد این شخصیت را در سطح باقی میگذارد تا در حد همان روایتگر برای مخاطب باقی بماند و به همین دلیل است که بازی دو بازیگر بسیار خوب تئاتر یعنی احمد مهرانفر و علی سرابی در ار نقش کاتوریان ماندگار نمی شود و چندان به یاد تماشاگر نمی ماند. چرا که اساساً شخصیتِ کاتوریان بضاعت چندانی در متن ندارد. علی سرابی که در ایفای نقش مایکل درخشان است کاتوریانی معمولیست که فقط دیالوگ می گوید و میزانسن اجرا می کند. پیام دهکردی در نقش توپلسکی یکی از ماندگارترین بازیهای خود را به اجرا میگذارد و نوید محمد زاده نیز در نقش اریل خوب است و پذیرفتنی و نوید از حضور بازیگری توانا در آینده ی تئاتر ایران میدهد. اما اینبار و در اجرای دوم نقش مایکل را بازیگری ایفا می کند که پیشتر در کارهای سمندریان ازجمله دایره ی گچی قفقازی، بازی استریندبرگ،ملاقات بانوی سالخورده و کارهای کیومرث مرادی بخصوص رازها و دروغها و نمایش شکلک ، کار با علی رفیعی و همچنین سال گذشته در نمایش ملاقات در نقش زیگموند فروید(شخصیتی که بیش از سی سال از او بزرگتر بود) درخشیده است. در نقشهایی که هر یک از دیگری بسیار دور بوده و ایفای آنها تنها از بازیگری با استعداد و هوش بالایی چون ساعتچیان بر میآید. اما وی اینبار در نقش مایکل ظاهر شده. پسرکی عقب افتاده که رفتارها و حرفهایش نامتعارف است و بسیار زیاد از نقشهای پیشین ساعتچیان دور است. حتی نوع گویش صدا و سرعت دیالوگ گویی که برای این کاراکتر انتخاب کرده نشان از قدرت بیان اوست و به قدری قدرتمند و شیرین این نقش را بازی میکند که تماشاگر را مسحور می سازد. جادوی بازیگری او به حدیست که در انتها وقتی کاتوریان مایکل را میکشد نفس در سینه ی تماشاگر حبس میشود و دلش به حال مایکل می سوزد. ساعتچیان مایکلی شکستنی دوستداشتنی مهربان و عاقل را به بیننده نشان میدهد و تمام ابعاد وجودی او را به خوبی و با قدرت ایفا می کند. مثلاَ صحنه ای که کاتوریان داستان مرد بالشی را تعریف میکند یکی از لحظات ... دیدن ادامه ›› درخشان بازیگری این نمایش شکل می گیرد. رسیدن او به نقش مایکل در مدت زمانی کوتاه(با احتساب فاصله ی کوتاه بین اجرای ایرانشهر و ارسباران) خود شگفتی آفرین است. به هر حال باید بپذیرم که او بازیگریست که همیشه مخاطبش را غافلگیر می کند.مرد بالشی نمایشی است که تماشایش را به دوستداران تئاتر شدیدا توصیه می کنم. معلوم نیست چه وقت دوباره نمایشی به این خوبی روی صحنه ببینیم. با آرزوی پیروزی برای محمد یعقوبی و آیدا کیخایی و گروه تئاتر این روزها
نمایش مرد بالشی را دو بار تماشا کردم. یکبار در تماشاخانه ی ایرانشهر و بار دوم در فرهنگسرای ارسباران. متن مارتین مک دونا به قدری جذاب بود که همان بیست دقیقه ی نخست فهمیدم با یک نمایش کم نظیر روبرو هستم. قدرت متن به اندازه ایست که توانسته تا حدی کارگردانی نه چندان خوبِ اثر را پوشش دهد. به راحتی میتوان گفت با یک اثر بازیگر محور و متن محور روبرو هستیم. شخصیت پردازی متن به قدری قوی است که عاشقِ تک تک شخصیتها میشوی و شاید بتوان گفت تنها شخصیت کاتوریان است که زیاد پرداخت نشده. او تنها پیش برنده ی داستان است که البته با توجه به شخصیت روایتگر کاتوریان به نظر میرسد مک دونا به عمد این شخصیت را در سطح باقی میگذارد تا در حد همان روایتگر برای مخاطب باقی بماند و به همین دلیل است که بازی دو بازیگر بسیار خوب تئاتر یعنی احمد مهرانفر و علی سرابی در ار نقش کاتوریان ماندگار نمی شود و چندان به یاد تماشاگر نمی ماند. چرا که اساساً شخصیتِ کاتوریان بضاعت چندانی در متن ندارد. علی سرابی که در ایفای نقش مایکل درخشان است کاتوریانی معمولیست که فقط دیالوگ می گوید و میزانسن اجرا می کند. پیام دهکردی در نقش توپلسکی یکی از ماندگارترین بازیهای خود را به اجرا میگذارد و نوید محمد زاده نیز در نقش اریل خوب است و پذیرفتنی و نوید از حضور بازیگری توانا در آینده ی تئاتر ایران میدهد.
اما اینبار و در اجرای دوم نقش مایکل را بازیگری ایفا می کند که پیشتر در کارهای سمندریان ازجمله دایره ی گچی قفقازی، بازی استریندبرگ،ملاقات بانوی سالخورده و کارهای کیومرث مرادی بخصوص رازها و دروغها و نمایش شکلک ، کار با علی رفیعی و همچنین سال گذشته در نمایش ملاقات در نقش زیگموند فروید(شخصیتی که بیش از سی سال از او بزرگتر بود) درخشیده است. در نقشهایی که هر یک از دیگری بسیار دور بوده و ایفای آنها تنها از بازیگری با استعداد و هوش بالایی چون ساعتچیان بر میآید. اما وی اینبار در نقش مایکل ظاهر شده. پسرکی عقب افتاده که رفتارها و حرفهایش نامتعارف است و بسیار زیاد از نقشهای پیشین ساعتچیان دور است. حتی نوع گویش صدا و سرعت دیالوگ گویی که برای این کاراکتر انتخاب کرده نشان از قدرت بیان اوست و به قدری قدرتمند و شیرین این نقش را بازی میکند که تماشاگر را مسحور می سازد. جادوی بازیگری او به حدیست که در انتها وقتی کاتوریان مایکل را میکشد نفس در سینه ی تماشاگر حبس میشود و دلش به حال مایکل می سوزد. ساعتچیان ... دیدن ادامه ›› مایکلی شکستنی دوستداشتنی مهربان و عاقل را به بیننده نشان میدهد و تمام ابعاد وجودی او را به خوبی و با قدرت ایفا می کند. مثلاَ صحنه ای که کاتوریان داستان مرد بالشی را تعریف میکند یکی از لحظات درخشان بازیگری این نمایش شکل می گیرد. رسیدن او به نقش مایکل در مدت زمانی کوتاه(با احتساب فاصله ی کوتاه بین اجرای ایرانشهر و ارسباران) خود شگفتی آفرین است. به هر حال باید بپذیرم که او بازیگریست که همیشه مخاطبش را غافلگیر می کند.مرد بالشی نمایشی است که تماشایش را به دوستداران تئاتر شدیدا توصیه می کنم. معلوم نیست چه وقت دوباره نمایشی به این خوبی روی صحنه ببینیم.
با آرزوی پیروزی برای محمد یعقوبی و آیدا کیخایی و گروه تئاتر این روزها
mahmood jafari و Mr. Tambourine Man این را پاسخ داده‌اند
گروه همیاری (support)
برای بهرمند شدن دوستان بیشتری از نظر شما در مورد این نمایش بهتر است زیر برگه نمایش نیز نظر خود را بنویسید:
برگه نمایش: http://www.tiwall.com/theater/marde-baleshi
۰۱ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید