در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال الاهه بخشی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:55:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشت بانو رویا افشار درباره ی نمایش "دستگاه"::

کنش معاصر با اجرای نمایش دستگاه بر قدر خود می افزاید.....
دموکراسی انبوه از شعارهای سرگرم کننده است،شعارهایی چون آزادی،استقلال،برابری،برادری و....و در نهایت همان استبداد را می آفریند با ابزاری دگرگون شده ومزین به سمبل های آزادیخواهانه،این نظر شخصی من است،واز آن رو که نه استبداد را میپذیرم و نه فریب دموکراسی نوین را میخورم،هیچ تلاشی برای باور آن به دیگران ندارم،تنها همه را ارجاع میدهم،به روند تکاملی انسان از بدویت تا تمدن و بعد از آن،یعنی دوران مدرنیته سازی تکبر استبدادی،
خمیره انسان علی رغم حرکت در سیر تکاملی عقلانیت که نیاز تعامل او با دوران مدرن است،میل غریبی به بازگشت به دوران بدویت را دارد،دورانی که بتواند شکست هایش را حاصل تقدیر بداند و پیروزی هایش را نتیجه تدبیر،و این تناقض او را به خرافه می رساند،آمال و آرزوهای گمشده اش را در شعار سرگرم کننده بی معنای آزادی جستجو میکند و بهانه این گرایش را در رگ های احساسی اش میکاود،
«باید بدنبال دلیلی بود تا مرگ محرز زیبا جلوه کند»
این کنش و واکنش سراسر متناقض،در نهایت جهان را رو به سوی افسردگی و زنگ زدگی میکشاند،جهانی ... دیدن ادامه ›› که آدمی در آن در دام تنهایی مطلق غریزی خویش،برای رهایی از خویش بیگانه،مرگ را جستجو میکند،جهانی سرد،جهانی خاموش که ایثارگران در آن مرگ زدگانی هستند که برای رهایی از دام این افسردگی مفرط،راه مبارزه برای شعارهای سرگرم کننده را میگزینند تا در نهایت مرگی زیبا خلق کنند.....
به تاکید میگویم،این نظر من است.....
و در نمایش دستگاه به نویسندگی،طراحی و کارگردانی آرمین جوان،رگه هایی از این دیدگاه را باز یافتم،
ابتدا بگویم که اصلا نمایش عامه پسندی نیست و از این رو خیلی به مذاق من خوش آمد،آرمین جوان به هیچ عنوان حتا کوچکترین تلاشی برای جذب نادانی نکرد،تالیف بسیار عمیق او ،صرفا طیف روشنفکر را بر می تابد ،و نگاه او به جهان که اینک سرد است،سرد چون آهن،سخت است،سخت چون آهن،و یکدست است ،آنچنان که هیچ رنگی این سردی را مکدر نمی کند و هیچ موسیقی ،نمی تواند صوت آوای مرگ را مخدوش سازد، در جهان آرمین جوان همه چیز رنگ سرب دارد و انواع خاکستری چنان مهی بر فضای نمایش افکنده ،که صبورترین تماشاچیان را به هراس می افکند، مرد،زن،پیر،جوان در این نمایش چنان دچار کهولت تفکر استبدادی واقع میشوند که علی رغم پنهان آرزوهایشان،ناگزیر در وخامت نیهیلیسم ناشی از افسردگی،خود بخود،هریک به ابزار مرگ تبدیل میشوند،موسیقی سرب،رنگ سرب، سکوت های طولانی خاکستری، جملات کوتاه سیاه،همه این ها،بعلاوه شباهت زنانگی با مردانگی و از این رو نابودی عشق و امید،که با کفش های مردانه یکدست زن با کفش های دیگر بازیگران مرد، همه نشان از فراموشی دارد،
نمایش آرمین جوان مملو از نشانه هایی است که بدون توجه به آن،نمی توان به مضمون حقیقی نمایش دست یافت، آزادیخواه معنوی درون نگر،که کهولت رفتاری از او عارفی سوخته را مینماید،در همه حال در حال تاس ریختن است،و عقلانیت که از دستگاه تولید مرگ آوای موسیقی خلق میکند و تمام توجه اش به نابکار ماندن هرگونه احساس انسانی در محیط اطرافش است،دخترکی که در پی دلیل زیبایی برای مرگ،زیبایی عشق را انکار میکند که شاید زمانی میتوانست دلیل زندگی باشد و جوانی که در شباب به پیری مطلق رسیده و همچنان در مغلطه آرزوهای دوران نادانی خویش، در تمنای دوست داشته شدن است،این ها همه همچون کارگران کارخانه ای مدرن در کار تمیز و برا نگاه داشتن دستگاه مرگ ،وظیفه خویش را ،چون پیچ و مهره ای از این ابزار به انجام می رسانند.....
و در نهایت رنگی کهن بر دیواری قدیمی که راه به آنسو دارد،
آنسو کجاست؟ بهشت؟ جهنم؟
چه اهمیتی دارد وقتی اینسوی دیوار تمام مبانی خود را از دست داده.....
انسان مدرن کمتر فریب میخورد و کمتر مبارزه میکند و بیشتر خود را سرگرم بازی قدیمی زندگی برای مرگ ساخته،آنقدر که جهان مدرن جهانی است که تنها ابزار کاربردی آن ابزار مرگ است.....
بسیار بسیار جدی ،دیدن این نمایش را به همه پیجویان تفکر مدرن پیشنهاد میکنم، مهلتی است برای تفکر و تامل، نمایشی کاملا ساختارگرایانه و تالیفی،
من از دیدن این اثر بسیار شگفت زده شدم،همانقدر که به گروه اجرایی تبریک میگویم،همانقدر تماشاخانه کنش معاصر را تشویق میکنم، اجرای این اثر یک جسارت روشنفکرانه تمام عیار است،روشنگری آنگونه که در خور هنر تئاتر است...
عقلانیت که از دستگاه تولید مرگ آوای موسیقی خلق میکند
۳۰ دی ۱۳۹۵
چقدر این متن خوب بود
فقط اشاره به بازی های درخشان هنرمندان از قلم افتاده است.
۰۲ بهمن ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید