در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد یعقوبی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:01:38
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تیوال می‌تواند آگورا باشد، آگورای تئاتر ما
تیوال به همت گرداننده‌گان و اداره‌کننده‌گان باهوش‌ خود توانسته در زمانی کوتاه به وب‌‌گاهی شناخته‌شده و کاربردوست برای خرید بلیت تئاتر ایران تبدیل شود. و این کار کوچکی نیست. موفقیت اجرای نمایش برهان کاری از گروه ما در سال 1391 در فرهنگ‌سرای نیاوران بدون وجود تیوال ناممکن بود. فرهنگ‌سرای نیاوران جایی بود سوت و کور، تو گویی تبعیدگاه تئاتر، و تیوال فرصت مغتنمی بود برای خبررسانی و قانع‌کردن مردم به این‌که برای تماشای تئاتر دل‌خواه‌شان نیازی نیست سختی بکشند.
و تیوال می‌تواند فرصتی باشد برای گروه‌های تئاتری که بدانند مردمی که به تماشای تئاترشان نشسته‌اند درباره‌ی کارهای آن گروه چه می‌اندیشند. تیوال می‌تواند جایی باشد برای شنیدن و خواندن صدای تماشاگران نجیب و شریفی که تا پیش از آن خاموش می‌آمدند و می‌رفتند، وگرنه حتا پیش از دنیای پیشااینترنتی هم تماشاگران نانجیب فحش‌شان را حضوری می‌دادند. پس تیوال می‌تواند فرصتی باشد تا ما نظر موافقان و مخالفان بافکرمان را بدانیم. واضح است وقتی مردم از نمایش‌مان خوش‌شان می‌آید در پوست خود نمی‌گنجیم، ولی تشنه‌ایم بدانیم کجاهای کارمان را پسندیده‌اند حتا اگر نمی‌دانند چرا، همین‌که به لحظه‌های به‌یادماندنی نمایش‌مان اشاره کنند ما را بس. از این لحاظ بخش دیالوگ‌های ماندگار در تیوال بخش دل‌پذیری‌ است. و همین‌طور آنان که از کارهای گروه ما خوش‌شان نمی‌آید نیازمندیم بدانیم چرا و از کجا. خوش‌بختانه مخالفان گروه ما اندک‌اند و من آن‌قدر واقع‌بین هستم که بگویم هرگز نخواهم توانست آنان را راضی کنم. بارها از آدم‌های انگشت‌شمار بدون عکس از خودشان و با نام‌های مستعار خوانده‌ام که هیچ از نمایش‌های ما خرسند نبوده‌اند و من در شگفت‌م چرا بار دیگر به تماشای کاری دیگر از ما نشسته‌اند. اگر استمرارشان برای بدگویی از ما به این امید است که ما را از ادامه‌ی راه‌مان دل‌سرد کنند امید عبثی است. توصیه‌ی من این است که واقع‌بین ... دیدن ادامه ›› باشند و تئاتر دل‌خواه‌شان را در کارهای گروه‌های دیگر پیدا کنند. توقع بجایی نیست اگر خواهان تغییر ما هستند. ولی اگر خواهان تغییر ما نیستند، بل‌که خواهان رنجاندن ما هستند توصیه‌ی من به آنان این است که به فکر درمان خود باشند، وقت‌شان را به ساختن سپری کنند نه رنجاندن. این همه وقت که برای بدگویی سپری می‌‌کنند اگر صرف نوشتن کنند شاید بیش‌تر به خواست قلبی خود برسند، شاید بتوانند کاری بنویسند درخورتر از کارهای گروه ما. اگر گمان می‌کنند کارهای گروه ما بی‌ارزش است به‌ترین راه برای آنان نوشتن و اجرای نمایش‌نامه‌هایی ارزش‌مند است.
سایت تیوال به گمان من می‌تواند آگورا باشد آگورای تئاتر ما، جایی برای شنیدن و خواندن نگرش‌های گوناگون درباره‌ی تئاتر. این امکان تیوال است، اگر برخی با حضور ویران‌گرشان این آگورای ممکن را به کشتارگاه تبدیل نکنند، برخی که نسجیده آب به آسیاب کسانی می‌ریزند که دموکراسی را در این سرزمین ناممکن می‌دانند. وقتی کسانی دشمنانه می‌نویسند، حق دارم رفتارشان را چاقوکشی در دنیای مجازی توصیف کنم، حق دارم اینان را پی‌روان شعبان جعفری و دارودسته‌‌اش بدانم، با این تفاوت که آنان در خیابان‌ها و گذرگاه‌ها عربده می‌کشیدند و حالا اینان در آگورای ممکن تئاتر ما.
گروه همیاری (support)
درود بر شما هنرمند توانا جناب یعقوبی
سپاس از حضور شما در تیوال در میان مخاطبانتان که حرکتی است ارزشمند و الگو و همچنین سپاس از یادداشت صادقانه و دلسوزانه جنابعالی که هم توانایی ها و هم آفت های محیطی همچون تیوال را یادآور شد.
امیدواریم با تلاش و بلوغ در کنار هم بتوانیم محیطی زیبا و سازنده و به تعبیر شما آگورای تئاتر ایران را بسازیم.
۲۰ تیر ۱۳۹۳
چه تمثیل خوب و روشنی.برای من که اینجا تازه واردم این جملات، تلنگری ست تا نگاهی عمیق تر به اندیشه های متفاوت زیر این سقف داشته باشم.ممنون
۲۲ تیر ۱۳۹۳
جناب یعقوبی نوشتار شما از دیدِ من بیشتر سلبی و انذاری بود تا ایجابی. بیشتر از جنس هشدار بود و رنجش تا بشارت و دعوت به اشتراک نظرات. امید که هنرمندانِ ایران زمین نیز تاب و تحمل شنیدنِ نظرات مخالف رو داشته باشند
۲۲ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عزیزان، سلام!
برخی خرده گرفته‌اند چرا باز هم خشک‌سالی و دروغ را اجرا می‌کنم؟ من این چند خط را نوشتم با این گمان که برخی نمی‌دانند و برای‌م مهم است که بدانند نه برای این‌که کسی را قانع کنم فقط برای این‌که اگر خرده‌ای گرفته شده، پاسخی داده شود تا قانون تئاتر که دیالوگ است رعایت شده باشد. بی‌تردید هر پرسشی در انتظار پاسخی است.
می‌پرسند: چرا باز هم خشک‌سالی و دروغ را اجرا می‌کند؟
می‌گویم: چون نگذاشتند در شیراز اجرا کنیم، چون سه هزار نفر در شیراز بلیت این نمایش را خریده بودند و ما با ممنوع‌شدن اجرا محروم شدیم از ارتباط با آن سه هزار نفر، چون نگذاشتند سال 90 در تماشاخانه‌ی ایران‌شهر ادامه دهیم، یادم نمی‌رود که در زمان اجرای ایران‌شهر در سال 90 کسانی پنج صبح آمدند صف ایستادند و ما از مدیران خواستیم به احترام آن تماشاگران بگذارند دوبار در روز اجرا کنیم ولی اجازه‌ی دو اجرا در روز ندادند. شاید برخی از شما نمی‌دانید که سال 90 شخصی بی‌تدبیر و ناکاردان زیر نظر مدیر بی‌‌تدبیرتر خود بی‌دلیل اجرای ما را متوقف کرد و من پس از یک هفته پی‌گیری و دیدن این و آن و با حمایت بی‌دریغ مطبوعات توانستم دستور رفع توقیف بگیرم ولی به شرط روزانه فقط یک اجرا. گروه بعدی را راضی کردیم که چهار ساعت پیش از ساعت اجرایشان در همان سالن اجرا کنیم، مدیران بی‌تدبیر گفتند نه. بعد از آن و بعد از توقیف شیراز بارها گفتم در نخستین فرصت خشک‌سالی و دروغ را دوباره اجرا خواهم کرد نه به این دلیل که به‌ترین کار من است، به این دلیل واضح که یکی از آرام‌ترین کارهایم را توقیف کرده بودند. پس حالا ما سومین بار نیست که خشک‌سالی و دروغ را اجرا می‌کنیم این ... دیدن ادامه ›› ادامه‌ی همان دومین بار است. و اجرا می‌کنیم به احترام کسانی که ندیدندش، به احترام حرفه‌‌مان تئاتر. و البته اگر بدانم سال بعد هم اجرایش ضرورت دارد بی‌اعتنا به عبارت‌های انشای‌مدرسه‌وار درباره‌ی ققنوس و چه که در تیوال خواندم بار دیگر اجرایش خواهم کرد. و در شگفت‌م از خواندن نظر کسانی که خود را معیار ضرورت یا ناضرورت اجرا می‌دانند. کسی که نسخه می‌پیچد فلان کار اجرا شود چون ده سال پیش اجرا شده و خودش ندیده ولی بهمان کار اجرا نشود چون سال پیش اجرا شده، جهان را بر مدار خود می‌بیند و گویا غافل است از این حقیقت که بعد از او هم کسانی همین امسال به خیل تماشاگران تئاتر پیوسته‌اند و ما و آنان حق داریم با هم ارتباط برقرار کنیم. نابخردانه است انکار ضرورت اجرای دوباره‌ی نمایش‌نامه‌ها به بهانه‌ی ضرورت تولید آثار جدید توسط همان هنرمند یا دیگران. نابخردانه است ضروری‌ندانستن اجرای تئاتر که هنری زنده است به دلیل وجود فیلمی از آن. خوش‌بختانه حتا مخالفان بازتولید هم حالا برای اجرای دوباره‌ی کارهای گذشته‌ی خود آستین بالا زده‌اند. چه خوب که به اشتباه خود پی بردند. حالا آنان هم فهمیده‌اند که تئاتر ایران هرگز حرفه‌ای نخواهد شد اگر هنرمندان ناگزیر شوند تنها به یک بار و سی روز اجرا از اثر خود بسنده کنند. رپرتوار و اجرای دوباره‌ی آثار موفق، راهی خردمندانه، ممکن و مطمئن برای حرفه‌ای‌شدن تئاتر ایران است.
سلام آقای یعقوبی
چقدر حس خوبی داره وقتی شما اینجا کنار مخاطبانتون هستید. جدا از مطلبتون این یه اتفاقه که هنرمند و هنردوست دارن به هم نزدیک می شن و اون دیوار قدیمی داره می شکنه... هیجان زده شدم.

راستش منکر نمی شم از صمیم قلب می خوام یه کار تازه از شما ببینم ولی این نفی این کاری که می کنید نمی شه. همونطور که گفتید هنوز خیلی ها خشکسالی و دروغ رو ندیدن و برای اون ها سومین اجرا بودن معنی خاصی نداره.
۲۳ فروردین ۱۳۹۳
شایعه است :)
۲۵ فروردین ۱۳۹۳
من به نوبه ی خود از این که امسال این تأتر اجرا شد خوشحالم چرا که تونستم برای بار اول این تأتر رو ببینم !

۲۸ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید