سفر اجباری... جاده... روز بد... شوکا... تصمیم... تلفن... تلفن... تلفن؛ گذشته ی تمام نشده؛ آینده ی رمزآلود... وقتی یه زخم کوچولو می افته تو دهن، کافیه زبون لمسش نکنه تا زخم زودتر خوب شه ولی اشکال ماجرا اینه که زبون مرتب می ره سراغش... نمی شه بی خیالش شد...
گروه تیاتر پوشه کانال تلگرام گروه: pooshetheatregroup