دادستان قاتل ٣۵٠ نفر به ملاقات آناستازیا که به تازگی همسرش فوت کرده می رود و با تهدید از او درخواست ازدواج میکند. بعد از ۵ سال درست در زمانی که آناستازیا برای فرار از چنگ دادستان به کمک وزیر دادگستری و فردریک سن کلود دوست قدیمی دادستان میسیسیپی بر علیه او همدست شده است. عشق دیرینه آناستازیا که توسط دادستان تهدید و به مناطق حاره ای تبعید شده بود برای دیدن او باز می گردد.