خدا قوت امشب نمایش رو دیدم و بعد از مدتها یک «تئاتر » دیدم.
فضاسازی کارگردان،بازی بازیگرها ، موسیقی کار رو بسیار دوست داشتم
و چیزی که کامل مشهود بود توانایی بدنی بازیگرها بود و همچنین طراحی چنین حرکات بدنی توسط کارگردان که سواد و توانمندی زیادی میخواست و به این شکل زیبا روی صحنه چشمها رو به هر سمت میکشید …
صداها گرچه یک جایی ازاردهنده میشد ولی قابل درک بود که «چرا» ازار دهنده ست. برای من به شخصهِ یک وحشت و یک فریاد درونی بود که شاید مخاطب رو به عمق خودش میبرد به عمق رنج و عمق تفکر و در نهایت کشف همان شیطانی که شاید در همان عمق زندگی میکند و مدام فریاد میزند که دیگری” شیطان ست…
خسته نباشید عزیزان
درخشیدید …
خسته نباشید
دیشب به تماشای دیفن هیدرامین نشستم.
کار رو دوست داشتم.
تک به تک بازیگران درخشیدند. کارگردان کاملا فکر شدهِ مخاطب رو هدایت میکرد بدون اینکه مخاطب رو خسته کنه. فضای نمادینی که با شربت های دیفن هیدرامین و لباس تکواندو ، حرکات تکواندو و مداوم درگیر کردن تماشاگر با چنین عناصری رو صحنه، مخاطب رو اماده برای پایان داستان و شنیدن روایت حقیقی دریا و سیاوش میکرد. بازیگرا با انرژی درست نمایش جلو میبردن و زحمتشون از روی عرق روی صورتشون مشخص بود… از دل جون گذاشتن
خسته نباشید همگی خدا قوت .