پسر عذرا خانم به اجباری رفته و عذرا خانم آش پشتپا براش پخته و همسایهها را مهمان کرده. در بین صحبتها سکینه که نازا است از زندگیش شکوه میکند. اشرف پیشنهاد میدهد دعا بگیرد تا حامله شود، سکینه قبول میکند و پای دعانویس به مهمانی باز میشود، با رفتن دعانویس و شک زنان، رازهای زندگی آنها برملا میشود.
- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.