«غریبه» داستان مردی است که نسبت به خودش، واقعیت و همنوعانش دچار بیگانگی شده. او برای بیان خود و یافتن خانه-اش باید با نگاهی از بیرون به آینه نگاه کند: اگر انسان روحیه اش را در فردگرایی محدود کند، راهی نمییابد؛ و در این صورت زندگی انسان میان دیوارهای یک نمایش عروسکی محدود و ماشینی بودن آن به رخ کشیده میشود.