در این نمایشنامه با گروهی مواجهایم که قرار است در خانه دوستشان چارلی (که معاون شهردار نیویورک است ) جمع شوند تا دهمین سالگرد ازدواج او را جشن بگیرند، ولی هنگام رسیدن متوجه میشوند که خدمه منزل آن جا را ترک کردهاند، همسر صاحبخانه حضور ندارد و خود صاحبخانه هم به گوش خود شلیک کرده . از این لحظه به بعد تمامی شخصیتها تلاش میکنند تا برای حفظ جایگاه خود و دوستشان اتفاق رخ داده را از پلیس و رسانهها مخفی نگه دارند