نمایش بدن محور "این ساعت وجود ندارد" در مورد مردگانی هست که روحشان هر شب از قبر بیرون می آید. آنها با هم میخندند شادی میکنند میرقصند، زندگی خود را بازگو میکنند و دوباره به قبر باز میگردند. لایه درونی نمایش درباره یک جامعه هست و حالات روحی و ابعادی از وجود افراد جامعه را به نمایش میگذارد که از دید مردم پنهان است که هیچ زمان هم بیرونی نمیشود. همچنین این نمایش به حالاتی از درون ما بین جبر و اختیار اشاره دارد. بین رها کردن و نکردن، انتخاب کردن و نکردن و یا نشخوار ذهنی که همه ما با آن درگیر هستیم و از آنجایی که این حالات، این رازها، این درونیات هیچ وقت در هیچ زمانی و برای هیچ کس هرگز بیرونی نخواهد شد، ما تصمیم گرفتیم در "ساعتی که وجود ندارد" هر روز آن را با مخاطب به مدت ۱۵ روز یا بیشتر در اشتراک بگذاریم.