رزتا (امیلی دوکن) دختر جوانی است که همراه با مادر الکلی اش در یک کاروان کوچک اجارهای در اطراف شهر زندگی میکند، او به دنبال یک شغل و یک زندگی آرام است و میخواهد مستقل و مفید باشد، او چندین بار کار سادهای با دستمزد کم پیدا میکند ولی هر بار به سادگی از آن کار کنار گذاشته میشود و در این جریان با ریکه (فابریزیو رنژیونه) که یک فروشنده تنقلات و شیرینی خانگی در یک دکه است آشنا میشود و ...