کامیلا، یک مادر بیوه و خدمتکار مصطفی است که یک شاعر، نقاش و فعال سیاسی خارجی است که در حصر خانگی به سر میبرد. دختر کامیلا، المیترا، پس از مرگ پدرش توانایی صحبت کردن را از دست داده است و تبدیل به دختر دردسرسازی شده است که از مغازههای محلی دزدی میکند. به مصطفی خبر میرسد که وی آزاد شده است ولی باید تا پایان روز خود کشور را ترک کند. سربازان مصطفی را تا بندر همراهی میکنند و در راه مصطفی با کامیلا،...