در جایی دور از نگاه جهان،
ذهنی آشفته و بیقرار
نتهایی را مینواخت که تنها خودش میشنید.
یک جهان صوتی غریب،
یک جهان ذهنی در هم پاشیده…
«پس از»، روایت سفری بیانتها به درون جهان ذهنی " نشان " است.
سفری به دل تاریکیها، رؤیاها، واژههای بیصدا.
جایی که " نشان"، پیانیستی گمشده در هزارتوی اسکیزوفرنی،
به دنبال خودش می گردد،
شاید این تلاشی است برای رهایی از خود...
اینجا صداها، بوی ترس میدهد.
اینجا سکوت، وزن خاطرهها را دارد.
اینجا موسیقی، راهی برای لمس نامرئیترین دردهاست.
روایتی صوتی،
آمیخته با زمزمههای درون، واژگان گمشده، ضربان بیقرار یک جان از هم تنیده...