خلاصه :داستان ملودی شهر بارانی از جایی آغاز میشود که مهیار به عنوان پسر خانواده آهنگ، پس از مرگ پدرش از سوئیس به ایران میآید. او در آنجا رشته حقوق میخواند و به عنوان نماینده روشنفکر و درس خوانده جامعه دلبستگی زیادی به زادگاهش ندارد. آفاق مادر خانواده، بهمن برادر بزرگتر و ماری خواهر مهیار هستند که همگی در تلاشند تا او را از رفتن منصرف کنند و در رشت همراه آنها باقی بماند.
دربهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز میشود.
توجه مهم: این نمایش راس ساعت ورود آغاز میشود و به هیچ عنوان حتی ۳۰ ثانیه پس از بسته شدن درب سالن و آغاز نمایش، ورود امکان پذیر نیست. برای مخاطبان محترمی که به هر دلیلی مجبور میشوند در حین اجرا سالن را ترک کنند، برگشت دوباره به سالن امکان پذیر نیست.