نمایشنامه‌خوانی›مرگ در می زند

خلاصه: مرگ شاید به آرامی و غیرمنتظره از طریق لوله باران به سراغ ما بیاید. همانگونه که به سراغ نات آکرون مرد ۵۷ ساله که یک تولیدی لباس دارد آمد.
نات آمادگی پذیرش مرگ را ندارد او به تازگی قراردادی با شرکت مدیست اورجینالز بسته که منافع مالی بسیار جذابی برای او دارد پس تصمیم به معامله با مرگ می گیرد، او مرگ را به بازی جین رامی دعوت می کند و در قبال برد این بازی از او یک روز فرصت می خواهد. نات بازی را می برد و مرگ علیرغم وظیفه ای که دارد باید فردا بازگردد. اما شاید اینبار مرگ به آرامی به سراغ‌اش نیاد و به او ضربه بزند.