چهار کَس که با رنگهای سرخ و زرد و سبز و سیاه مشخص گردیدهاند و به ترتیب نمادی از طبقات بازاری، روشنفکر، مذهبی و توده مردم میباشند، میکوشند تا برای رهایی از تهدیدهای احتمالی، مترسکی بسازند تا ایشان را در مقابل با هر خطری حفظ نمایند. آنها مترسک را کاملا مجهز و مسلح میکنند. مترسک جان میگیرد و لب به سخن میگشاید. این امر در ابتدا باعث خشنودی هر چهار نفر آنها میگردد، غافل از این که مترسک رفته رفته بر اوضاع مسلط شده و در نهایت هژمونی خود را بر محیط حاکم میسازد. مترسک آنها را مجبور میکند تا هر یک...