همکف ردیف ۱ تا ۱۲: ۳۰۰،۰۰۰ تومان
همکف ردیف ۱۳ تا ۱۶: ۲۰۰،۰۰۰ تومان
بالکن: ۱۰۰،۰۰۰ تومان
: ولفگانگ برشرت
: مانی محمدی دنگلانی
مصطفی قناد
(به ترتیب ورود به صحنه) یکتا رستمانی، رضا حجتی، زهرا محمد نیا، مهدی کاویان، عسل جهانشاهی، حوریه میر محمدی، رویا ریاضی، علی اصغر کیانی، صمد رحیمی
فرشید مصدق
ارمیا محسنی مفیدی، فاطمه غلامی، رسپینا میردار
الناز خروشان
فرشید مصدق
محمد نقابی
متین رحیمیان، ابوالفضل دیلمی، محمد آبرون
مطهره حمزهای
الهه غلامی و سارا یوسفی
رسول احمدی
داوود خشنودی
محمود گلی
محمود گلی، عسل جهانشاهی
غزال پاسبانی
ویانا سخت رزم
باران انوری
علی بابایی، جانان سبطی
غزال پاسبانی
رضا قلیچلی
پرهام حقیقت
سمیرا حسامی
صالح حسینی وزیری
مهدی حسینی وزیری، میر حمید رضا حسینی وزیری، صالح درزی
ارمیا محسنی مفیدی، امیر محمد محمدی کوشا
نیما مهدوی
محمد شریعتی و فاطمه یوسفی
مهدی نظری
زمان آل حسینی
محمد عباسی
یک گروهبانِ ارتشِ هیتلر در جبهههای جنگ در شوروی شَلانشَلان به میهن خود بازمیگردد. او که سختیها کشیده، با چنان چشماندازی در میهن روبهرو میشود که به چشمهای خود باور نمیکند. کسی را در رختخواب کنارِ همسر خود مییابد؛ فرزندِ خردسالش در بمبارانها آشولاش شده و پدرومادرش خودکشی کردهاند. میخواهد کاری برای خود دستوپا کند، ولی چون کاری جز جنگ فرانگرفته، دستش به کاری بند نمیشود. به نزد فرماندۀ خود میرود تا مسئولیتی را که او بر دوشش نهاده بود و به بهایِ جانِ کمابیش نیمی از سربازانِ زیردستش تمام شده بود، به او برگرداند و آرام گیرد، ولی فرمانده که آسوده در خانة گرم و آسوده خود نشسته، نخست او را آدمی نازکنارنجی میبیند که جنگ خلوچلش کرده و سپس دلقکِ بامزهای که با هنرش شبِ او را خوش کرده و خندة سیری برایش به ارمغان آورده و…
بیرون پشتِ در چهرة راستین جنگ را با تواناییِ کممانندی به نمایش درمیآورد.