در شب اختتامیه به دیدن نمایش نشستم. چیزی که بیشتر از همه نظرم رو جلب کرد ریتم دقیق و درست نمایش بود. دو بازی درخشان و بقیه ی بازیها خوب و قابل قبول بود. متن خوب و قابل تاملی داشت هر چند که حدس میزنم به دلیل اشارات سیاسی که وجود داشت تغییراتی ناخواسته ( ممیزی ) در متن ایجاد شده بود. با این حال شالوده ی متن حفظ و قصه به درستی روایت میشد. در نمایش لحظات کمدی وجود داشت اما تیم بازیگری تلاشی برای خندوندن مخاطب نمیکردن و تمرکزشون صرفا بر روایت داستان بود که قابل تقدیره. دکور، نور ،موسیقی و لباس ها با فضای نمایش هماهنگ و به دور از بزرگنمایی و غلو بود. تعویض صحنه ها قابلیت منظم تر شدن رو داشت هر چند که تعویض صحنه در هر تماشاخانه ای با توجه به ساختار اون تماشاخانه متفاوته و گاهی کارگردان رو مجبور به تغییر میزانسن میکنه.
برای همکاران و دوستان عزیزم جناب همتی، فریده خانم فکری، جناب دانشمند نازنین و رضا خان همتی ارزوی سلامتی دارم و منتظر اجراهای درخشانشون در بهترین سالن ها هستم.
امشب به دیدن نمایش نشستم.
المانهای اصلی نمایش های بکت یعنی سکون،سکوت،انتظار و تکرار از همون ابتدا مخاطب رو به صندلیش میخکوب میکنه.
مهم ترین اتفاقی که تو نمایش میفته اینه که هیچ اتفاقی نمیفته...!
و همین هیییییییییییییچه که مهمه!
و البته گوربابای زندگی.
بعد از تموم شدن اجرا دوست داشتم یه کم دیگه تو سالن بشینم و از پنجره ای که تو صحنه بود بیرون رو تماشا کنم.
از سالن که بیرون اومدم هیاهوی خیابون به شدت واسم اذیت کننده بود.....! و این یعنی یک نمایش استاندارد که کیفیت رو به کمیت و تعداد تماشاچیان ترجیح میده...🌹