در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | هانا کامکار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:40:32
 

متولد ۱۳۵۹ تهران

- کارشناسی کارگردانی سینما، دانشگاه سورە تهران
- کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه مازندران
- ساخت فیلمهای کوتاه؛ "آرام"۱۳۸۰، "سگی که عاشق شد"۱۳۸۲(جشن تصویر سال ۱۳۸۹ - اکران اینترنتی هاشور ۱۴۰۰)، “شهرزاد"۱۳۸۳(فستیوال فیلم کوتاه ونیز ۲۰۰۹ - جشن تصویر سال ۱۳۸۹ - اکران اینترنتی هاشور ۱۴۰۰)
- مستند "چاووش از درآمد تا فرود" به همراهی آرش رئیسیان، محصول ۱۳۸۱-۱۳۹۶، اکران سراسری در ایران و چند اکران جهانی چون اَدِلاید-ملبورنِ استرالیا، آتاوا-مونتریالِ کانادا، جشنواره فیلم کُلنِ آلمان، جشن تصویر سال ۱۳۹۶، کاندید بهترین مستند جشن حافظ ۱۳۹۸، برگزیده‌ی بهترین پژوهش از جشنواره مستند یادگار ۱۴۰۰
- مستند "ارژنگ؛ ریتم و رنگ" ۱۴۰۰

- فراگیری نوازندگی دف نزد بیژن کامکار ۱۹۹۹-۲۰۰۳
- بازیگری نزد استاد حمید سمندریان و دکتر قطب الدین صادقی ۲۰۰۰
- ردیف آوازی موسیقی ایران نزد نجمه تجدد ۱۹۹۹-۲۰۰۳
- سلفژ نزد ارسلان کامکار ۲۰۱۸ و احسان ذبیحی فر ۲۰۰۹
- عکاسی نزد بهمن جلالی و شهریار توکلی
- فیلمنامه نویسی نزد عباس اکبری
- بررسی اسطوره های ایرانی نزد دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور مطلق
- داستان نویسی نزد احمد پوری
- نمایشنامه نویسی نزد محمد رحمانیان ۲۰۲۰
- نخستین حضور صحنه ای با نوازندگی دایره و دف در گروه ایران زمین به سرپرستی سودابه سالم، ۱۳۷۱
- حضور در گروه کامکارها از سال ۱۳۸۲ به عنوان خواننده، نوازندە دف، مسؤول روابط عمومی و عکاس همچنین همراهی با این گروه در آلبومها و کنسرتهای داخل و خارج از ایران و فستیوالهای جهانی موسیقی
- خوانندگی در آلبوهایی از هوشنگ کامکار، ارسلان کامکار، سودابه سالم، سیاوش کامکار و سیامک کلانتری
- تدریس ساز دف از سال ۱۳۸۰
- برگزاری بیش از هشت نمایشگاه انفرادی و گروهی عکاسی در داخل و خارج از ایران
- آغاز کار حرفەای با نوازندگی دف در نمایش رویای شب نیمه تابستان(دکتر محمود کریمی حکاک)، ۱۳۷۷
- عکاسی بیش از ده تئاتر
- طراحی موسیقی چندین نمایش از جمله
کبوتری ناگهان(کاندید و تقدیر شده جشنواره جهانی تئاتر فجر)، لیرناشاه، روزهایی که به یاد تو گذشت، آنکه گفت آری آنکه گفت نه، بیداری خانە نسوان، نامه های عاشقانه از خاورمیانه(کاندید جشنواره جهانی تئاتر فجر)
- بازیگری و خوانندگی از سال ۱۳۸۰ در نمایشهای:
"نیمروز خواب آلود"، "مرغ باران"، "ترانه های محلی"(جایزه بهترین بازیگر تیاتر سال ۱۳۹۳ در جشن بازیگر)، "سینماهای من"، "یرما"، "نامه های عاشقانه از خاورمیانه"، "نام تمام مادران"، "ترانه های قدیمی-پیکان جوانان"، "مانوس"(فستیوال ادلید-استرالیا)، "امشب،اینجا"، "نیمه تاریک ماه"، "من یه زنم صدامو می شنوین"(تئاتر پیکولوی میلان و تهران)، “هاری”

- خوانندگی در موسیقی فیلمهای:
کوهستان سرد اثر فردین خلعتبری، کوهستان قندیل اثر فردین خلعتبری، مجموعۀ لالایی ها اثر فردین خلعتبری برای شبکه پویا، آی آدمها به کارگردانی رخشان بنی اعتماد اثر سیامک کلانتری، فروشنده به کارگردانی اصغر فرهادی اثر ستار اورکی، انیمیشن بلندی های بادگیر اثر آفتاب درویشی
- بازیگری در چند فیلم کوتاه و نیمه بلند
"نامید نار"، "سپرده به زمین"، "آوا"، "Voice"، "هناسه"، “تنها نیستی”
- خوانندگی در کنسرتی با گروه جهانیِ Tarhana در فستیوال موسیقی جَز-فیوژنِ هلند،۲۰۱۰
- مدیریت هنری گروه "دف نوازان تخت جمشید" و همخوانی و نوازندگی دف
- نوازندگی دف و همخوانی با گروه "دف و نی" به سرپرستی پدرش "بیژن کامکار"
- نوشتن چندین داستان کوتاه و نمایشنامه

 ۲۸ مهر ۱۳۵۹
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش احساسی از عشق مادر و فرزند به هم. اینش برای من جذاب بود که همیشه توی زندگی و هنر ما عشق یکطرفه مادر به فرزندش را دیده ایم اما توی هناسه دوطرفه بود.
شروع با آدم مرده در غسالخانه بود و حدس زدم باید فیلمی از مرگ باشد. برخورد پدر و پدربزرگ با مرده همان برخوردی است که پرستار دارد با مرده.
این تقدیم ماسک به همسنگر( همتختی) را خیلی دوست نداشتم. کمی احساسی بود. لزومی نداشت به نظرم باعث مرگ نشان داده شود.
اما چرا زلزله سرپل ذهاب غروب آفتاب بود؟ بازآفرینی همین زلزله بود نه؟
و این که صحنه های پسازلزله شبیه فیلم‌های جنگی بود. اثری از آوار نبود و چقدر سریع بیمارستان صحرایی زده شد. تا جایی که من دیده ام توی این جور بحران ها سرعت عمل در ایران چنین بالا نیست.
اما تحسین می کنم عوامل را که این فیلم ارزشش بالا بود .
بخشی که مادر آواز خواند چقدر دلنشین بود و خانم بازیگر خواننده هستند و این نقطه قوتی بود.
چرا جایی که لاک برای دختر می زد تیرچوبی روی کار بود؟ این را نفهمیدم.
نفس مادر... نفس مادر توی بادکنک که در پایان دمیده شد توی صورت بچه درخشان بود.
دارمان دامنکش این را خواند
مبین هداوند این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
موسیقی