کارگاه›سقوط شاهنشاه

۱۰ جلسه درس‌گفتار حضوری
با صادق زیباکلام
جمعه‌ها | ساعت ۱۰ الی ۱۴
شروع دوره: ۳۰ خرداد ۱۴۰۴

عقب ماندگی ما ایرانیان در علوم انسانی باعث شده که فهم ما از تحولات سیاسی جامعه‌مان خلاصه شده در مشتی از تئوری‌های توطئه. نگاه‌مان به تاریخ و گذشتگان هم اینگونه است. به‌علاوه و باز بواسطه همان عقب ماندگی، شخصیت‌های تاریخی‌مان تقسیم شده‌اند به دو گروه سیاه و سفید؛ فرشته و اهریمن و خادم و خائن. قضاوتمان هم بیش از آنکه متاثر از پژوهش و مطالعه باشد، مبتنی بر بغض و کینه و عواطف و احساسات است.
محمدرضا شاه پهلوی هم دچار چنین سرنوشتی است. در مقطعی سیاه و اهریمن بود و در مقطع دیگری فرشته و نجات بخش. نه نگاه اولی مبتنی بر مطالعه و تحقیق بود و نه نگاه دوم. هر دو نگاه محصول عواطف و احساسات و بغض و کینه های حاکم بر جامعه بودند.
در این دوره در "کافه تاریخ" سعی شده به این پرسش پرداخته شود که تئوری‌های توطئه بکنار، واقعا چه شد که نظام شاهنشاهی استوار و نیرومند محمدرضا شاه آنچنان غیر مترقبه سقوط کرد؟ با توجه باینکه رژیم ایشان جدای از آنکه با هیچ بحران جدی اعم از اقتصادی، سیاسی یا اجتماعی روبرو نبود، از حمایت قاطع نیروهای نظامی‌اش هم برخوردار بود. بعلاوه "ساواک"، تشکیلات امنیتی مجهز، نیرومند و کارآمدش، جایی برای حرکت جدی مخالفین باقی نگذارده بود.

- - توجه: شماره تماس از سوی گروه محترم اجرایی درج شده است و تیوال نقشی در عملکرد و پاسخ دهی آن ندارد.