اسم نمایش کاسپار مدتها بود که ذهن من به خودش مشغول نگه داشته بود تو اجراهای دوره های قبلی فرصت مواجه نداشتم و خیلی خوش شانس بودم که این اجرا
... دیدن ادامه ››
رو با بازی بسیار درخشان جناب ادهمی دیدم و عجب بازی نفس گیری!
در این نمایش بدن بازیگر صحنه نمایش هر اکت ،هر آوا ،هر پلک زدنی یک میزانسن جذاب و پر از مفهوم، کاسپار در مقام نوع بشر در صحنه متولد می شود!
در رحمی در حال تکامل است برای ورود به دنیایی که ناچار باید برای ارتباط از درون به بیرون شیفت کند و کلمه را جایگزین احساساتش کن!
صحنه پردازی به زیبایی این زایش را نشان داد در پشت پرده سر کاراکتر دیده نمی شود دهان و زبان عامل تکلم وجود ندارد و زبان بدن نشان دهنده وضعیت و عامل ارتباط است. اولین نحوه ارتباط نوزاد آوا است صدای برای بیان احساست! شاید ناب ترین و خالص ترین بیان!
نحوه این تکامل که با تبدیل آوا به کلمات و جملات و همزمان در بدن بازیگر در حال تغییر از رهایی و بی مرزی به رعایت قوانین ارتباطی و حفظ فاصله اجتماعی به زیبایی نشان داده شد و چه هماهنگ و دقیق!
طراحی لباس بی هویتی جنسی رو نشون می داد مثل پوسته ای برای محافظت از روحی بکر و عاری از بار معنایی کلمات، عاری زن و مرد بودن!
لباسی که هیج نام روتینی نداره شلواری که پاچه هاش از وسط بریده شده و برهنگی رو نمایان می کند، کفش که همزمان بند قزمر (زنانه گی ) و مشکی (مردانه گی) رو نشون می ده و در سیر تکامل به کت و شلوار رسمی تبدیل می شه ( و این جا دکمه های قرمز و کروات قرمز زنانه گی را نشان می دهد )که نتیجه اش از خوبیگانگی کاراکتر است!
استفاده از صندلی فلزی مدرسه ،میز کلاس درس و عدم استفاده اولیه شون توسط کاسپار و فقط ضریه زدن بهشون در مخالفت و مقاومت یادگیری هوشمندانه بود!
استفاده از جارو برای نشان دادن طبقه اجتماعی ، ورود سایر اشیا مثل گلدان و چوب لباسی،فرش قرمز و همزمان با افزایش دایره لغات فضای زندگی ذهنی فرد در حال کوچکتر شدن و محدودتر شدن به زیبایی تصویر شد!
رنج من نامش چیست؟ سقوط من دردش چیست؟ اسامی بی معنا را باید دور ریخت!
اسامی به اشیا معنا می دهند اما اشیا به اسامی؟
درد و رنج و ترس فقدان مشترک است؟
نمایش کاسپار درخشان بود لذت بردم از این همه تمرین و عشق!
جناب ادهمی منتظر دیدن نامتان در نمایش های آینده هستم بی نظیر بودید♥️💫🙏🏻